نداي هرمزگان – زينب نورالديني
پس از گشت و گذاري بر جنگلهاي حرا و تالاب بين المللي خورآذيني در سيريک و گپ وگفتي با صيادان اين شهرستان ،آنها را به مقصد بندر گوکسر تنها مي گذاريم راهي شهرستان جاسک مي شويم و با طي کردن 300 کيلومتر ديگر به روستاي عبد مي رسيم.
چشممان به صياداني ميخورد که با دلهاي دريايي اما پر غصه شان ما را منتظرند.
دريا تصوير مرگ و زندگي
دريا که نماد پويايي زندگي است ؛همه چيز از آن خارج ميشود و به آن باز ميگردد دريا هم تصوير زندگي و هم تصوير مرگ .
کودک ديروز به جمله بابا نان داد فکر ميکند به هيچ روي نمي تواند آن را با زندگي اش تطبيق دهد .
اينجا آب آنقدر زياد است اما اين آب براي تجار منطقه نان نمي شود، لنج ها ديگر سينه دريا را نمي شکافدتا سفر تجاري به سرزمين همسايه داشته باشد.
اينجا لنجها به گل نشسته اند چرا که کرونا بهانه مي شود براي کشورعمان که لنج هاي چوبي شانسي براي تجارت از اين کشور نداشته باشند تاجرهاي بومي از اين آب که سالها با او همدم و همراه بوده است ناني صيد نميکنند.
لنج ها هم در حسرت سفر به دريا پويايي و سرزندگي خود را از دست داده اند و در انتظار هم بازي شدن با دريا غم خود را پنهان مي کنند.
لنج ها و تجار هر شب خواب دريائي ميبينند که کوير شده است و لنجها با لبان بسته در شن هاي کوير فرياد مي کشند چه کساني فرياد بي صداي لنجها و صداي شکسته در گلو تجار اين منطقه را مي شنود!!.
اهالي شرق استان بيبهره شده اند از آنچه که سهم آنها بوده است نه آبي به کوزه آنها راهي مي شود و نه دريا آنها را راهي سفر مي کند.
هم صداي روح بخش آب براي مردمان اينجا خاطر مي شود و هم گذشتن از دريا براي تجارت.
ديگر صداي موسيقي دريا در گوش لنج ها طنين نمي افکند لنجهايي که روزي از فراز و فرود دريا و زمانه گذشتند اينک با کولهباري از تجربه چشم به دريا و گوش به کلامي دارند که آنها را فرا بخواند به دريا.
تجار بومي که در پشت سد دريا گذاشته شدند راه براي ديگران باز مي شود و دريا رنگ ديگري مي گيرد لنج هاي بومي به بهانهي کرونا در آستانه رفتن به دريا متوقف شده اند. ديگر شناورهاي غير بومي مجالي مي يابند براي رفتن به دريا به گفته ي تجار گوکسر لنديگراف هاي غير بومي دريا را به تملک مي گيرند تا براي تجارت راهي به جويند آنها يا صاحبان لنديگراف هستند يا اين شناورها را اجاره کرده اند، تا تجار بومي و لنج شان را خانه نشين کنند به گفته مرادبخش دلشادي و حسن کلانچي و ديگر صيادان و تجار روستاي عبد آناني که وعده مي دهند و مي گويند که اين حکايت پر آب چشم سامان مي بخشد قول ميدهند که دريا را بازگرداند به مردمان اين منطقه اما اين به وعده ها مثل وعده هاي بسيار در همين حد مي ماند و فقط تيتر رسانه ها مي شودکه دهان پرکن باشد بدون اقدام کاغذها پر مي شوند بي آنکه نتيجه حاصل شود براي رهايي لنجها. نميدانيم کي آرزوي لنج ها براي رفتن به دريا تحقق پيدا کند.
به گفته اهالي تاکنون مقامات زيادي جهت بررسي موضوع صيادان و تجار لنجهاي چوبي به گوکسر آمده اند ولي با گذشت مدتها نتيجه اي حاصل نشده است.
ناخداها و تجار لنجهاي چوبي در انتظار ارتقاء اقدام عملي مراودات اقتصادي با کشورهاي همسايه بوده و خواستار بررسي موانع و توسعه شدند.
به گفته مرادبخش دلشادي؛ وي با تجربه 30 ساله بعنوان ناخدا هنوز موفق به اخذ مجوز از اداره شيلات نشده و همه ساله از رسانه هاي مختلف اخباري دريافت مي شود که در قالب لنجهاي صيادي يا تجاري مجوزاتي صادر مي شود که سهم بوميان منطقه مشخص نيست و ما تابحال از آن بي نصيب هستيم.