ندای هرمزگان- مهدی میرآبی
در قلمرو جغرافیای ایران تنها موضوعی که در ابعاد بسیار وسیع توانسته همهی اقشار جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و محورهای اصلی توسعه را در سطوح خرد و کلان به چالش بکشد «تحریم» بوده و بس.
از زندگیِ فردی که شبانه برای شام فقیرانهاش باید چهار عدد تخم مرغ میخرد، تحت تأثیر تولید کنندهی نهادههای دامی و ارز وارداتی قرار دارد تا زندگی رئیس جمهور (بالاترین مقام اجرایی کشور) که به علت تحریم از سفر با هواپیما و بالگردهای پیشرفته و مامون، نمیتواند در امان بماند. هر چه از انقلاب گذشت و مدت تحریمها ادامه و شدت تحریمها افزایش یافت، مردم از «رفاه» و کشور از «توسعه» عقب ماند. فرسودگی و معیوب بودن ناوگان هوایی، ریلی و زمینی بهترین مصداق برای درک مسئله است.
همهی آحاد و اقشار جامعه به ناچار از آن بهره میبرند. به عبارت دیگر همه با ترس و نگرانی و دلهره عزم سفر میکنند.
سقوط بالگرد در ایرانِ بعد از انقلاب مسبوق به سابقه است. از بالگردهای آموزشی که دانشجویان و اساتید قربانی آن شدهاند گرفته تا بالگرد شرکت ملی حفاری، هلال احمر، افسران، وزیران و در آخر رئیس جمهور. همه قربانی آن شدهاند. پس تحریم نه تنها «نعمت» بلکه «نقمت» بود.
این ضایعه در سطح بینالمللی برای کشور عظیم ایران به شدت ناشایست و مایه شرمساری است. برازندهی رئیس جمهور ایران نبود که با هلیکوپتر چهار ملخه دههی ۷۰ میلادی که تولید آن از رده خارج شده عازم سفر شود.
حتی همان کشورهای فقیر و عقب مانده، اولویتشان در امان نگه داشتن جان مسئولان عالیرتبه و مردمشان است. همسایگان ما (قطر، امارات) پیشرفتهترین ایرلاینهای دنیا را در اختیار مردم و خود قرار دادهاند و مقامات و مسئولانشان از جتهای فوق پیشرفته بهرمند هستند.
دیگر فکر نکنم مقامات اصلی و درجه یک نظام منتظر اتفاقی هولناکتر و مخربتر از این باشند تا شستشان خبر دار شود که فکری اساسی و یک خانه تکانی اصولی در سیاست های خود در جهت رفع تحریمها و ارتباط بین الملل صورت دهند، بعد از رفع کامل تحریمهاست که میشود ناوگانهای هوایی، زمینی و دریایی را از حالت اغما و معیوبی در آورد و توسعه داد. آن هم اگر مدیریت این بخش دست افراد سالم،متخصص و توانمند باشد سالها زمان میبرد تا ایران به ناوگانی ایمن دست یابد.