ندای هرمزگان – زینب نورالدینی
اینبار می خواهیم در گپ و گفتی صمیمانه نقش هنر و هنرمندان در آگاهی بخشی جامعه را از زبان موزیسین نامی ایران زمین استاد حسین پرنیا بپردازیم.
هنرمندان دریچه های اکسیژن یک جامعه هستند
به گزارش ندای هرمزگان، خالق اثرماندگار گلپونه ها در گفت و گوی اختصاصی روزنامه ندای هرمزگان اظهارداشت: هنرمندان نگاه های گیشه ای دارند برای اصلاح جامعه باید از این نگاه ها گذشت.
اتفاق های نا سیاسی در کشور رخ می دهد موجب می شود که هنرمند ذهنش را به سمت آن معطوف سازد، این حجم اخبار مایوس کننده پیرامون ما نشانه خوبی نیست هنرمندان دریچه های اکسیژن یک جامعه هستند پنجره های واقعی زندگی آنچه که در دوره های مدیریتی شاهد این حجم اخبار مایوس کننده از لحاظ زیست محیطی، اقتصادی، مسائل زندگی، روی ذهن هنرمند تاثیر می گذارد که ماهیت ذهنی آن نیست بلکه محصول سیاستهای غلطی است که در یک جامعه اتفاق می افتد.
وی افزود: کار باید دست کاردان بیفتد در جامعه راه های سلامت جهان خرد جمعی است و باید به آن احترام بگذاریم در حوزه های اخلاق فیلسوف ها و معلمان زیادی آمدند و فکرت هایی را به وجود آوردند که دستاورد آنها برای بهره گیری بشریت است همانگونه که قوه مجریه ، قضاییه و مقننه برحسب محصول دستاوردهایی است که از قبل گرفتیم ما در جامعه جهانی قرار داریم که بسیاری از اقلامی که مورد استفاده است نظیر رادیو یا تلویزیون محصول خرد جمعی جهان هستند باید احترام بگذاریم به مخترعانی که برای بشریت خدمت کرده اند
با اضافه کردن بار دین کمر اعتقادات مردم را نشکنیم
پرنیا با اشاره به «نباید پافشاری کنیم که صادرکننده دین، خرد، اخلاق ،هنر، معماری و همه چیز ما باشیم و حتی پسوند اسلامی به آن اضافه کنیم خاطرنشان کرد: باید از پسوندها دست بکشیم واقعیت موضوع را ببینیم، بار دین و اعتقاد را به حدی سنگین نکنیم که خود این سنگینی باعث شود طاقت و کمر اعتقاد شکسته شود بسیاری از مردم ما معتقد دینی هستند و باورها را نباید بکشیم.
به گفته وی؛ دینداری باید در باور و غرور مردم باشد و در زندگی احساس رضایت مندی کنند.
پرنیا تصریح کرد: زمانی که دین با زیر بناهایی آلوده و پالوده شود که ربطی به دین ندارد از سویی هم متوجه رنجش در زندگی مردم نباشیم موجب ریزش اخلاق جامعه می شود .
بنده به عنوان یک هنرمند وقتی فقط رنج و دردی در جامعه می بینم که چاره ای نیست نمایندگانی که به جای احقاق حقوق شهروندی و سهولت زندگی و امنیت شغل از قضا به گونه ای سخن بگویند که همه اینها به خطر و چالش بیفتد،این امر موجب می شود بخشی از فکر که باید صرف خلاقیت شود معطوف به چیزی که ربطی به هنرمند ندارد و از طرفی هم بی ربط نیست زیرا در مقابل مردم و هنر جامعه هنرمند مسئول است. خرد و آگاهی و شعور این مسئولیت را به هنرمند داده است، هنرمند باید آگاهی بدهد به جامعه و صدای مردم باشد و روشنگری کند نه اینکه ژست روشنفکری بگیرد بیشترین ضربه های بی زندگی بودن را از روشنفکران می گیریم ای کاش روشنفکران به همین میزان که به ژستهای روشنفکری دامن زدندو تحصیل کردند در روشنگری جامعه دامن می زدند و مردم را آگاه می کردند هنرمند باید مردم را به سمتی سوق بدهد به هر آنچه در جامعه وجود دارد احترام بگذارند هر آنچه در پیرامون ما وجود دارد از محیط زیست گرفته تا حقوق حیوانات و گیاهان حال جامعه امروز ما خوب نیست، ما نمی توانیم شادی کاذب ایجاد کنیم هنرمندان همانگونه که سیگار فروشی یا قاچاق مواد مخدر شغل نیست و پول حاصل از آن ثروت کاذب و پول سیاه محسوب میشود هنر مندنیز به جای سرگرم کردن مردم به بهانه ایجاد شادی کاذب باید روشنگری کند و منافع خود را در گرو منافع جمع ببیند دغدغه من کشورم و جامعه ای است که در آن زندگی می کنم. هنرمندانی که از جامعه ما ترد شده اند به دنبال سرگرم کردن، مصرف گرایی، مد و…هستند تا آن ها تعیین کننده نوع پوشش باشند و اینها نشانه شعور یک جامعه نیست بلکه نشانه تزلزل و تنزل اخلاق در جامعه است موسیقی که متعلق به هر جای دنیا باشد چنانچه حرفی برای گفتن داشته باشد و برای مردم زندگی آور باشد زیباست ولی اگر جهت سرگرمیشان باشد نازیباست.
پرنیا اذعان کرد: ما چیزی به عنوان موسیقی و ادبیات مبتذل نداریم بلکه موسیقی مبتذل زاییده ذهن مبتذل است هنر باید زندگی آور باشد.
هنرمند نباید دست به قتل وقت بزند
حسین پرنیا گفت: خواننده ها که مانیفست های فکری جامعه هستند متاسفانه سرگرم ویلا سازی یا اقامت های خود در کشورهای دیگرند یا آثارشان عوامفریبی می کند یا شادی کاذب می دهد و به دنبال وقت کشی هستند.
موسیقی که فاقد محتوا باشد چیزی جز اتلاف وقت نیست هنرمند نباید دست به قتل وقت بزند انسانی بکشد چه وقت و فرصت انسانی و از بین ببرد بهتر است آثار را انتخاب کند که به مردم حس زندگی واقعی بدهد هنرمند آینه جامعه خود است کدر بودن بنده به خاطر کدر بودن وضعیت جامعه است. با مدیریت صحیح تر میتوانستیم شرمنده خانواده مان نباشیم.
حال جامعه امروزی ما خوب نیست ما نمی توانیم شادی کاذب ایجاد کنیم امروز نمی توان از عشق گفت در حالی که جامعه از بی عشقی بیداد می کند و شاهد جدایی ها هستیم.
رسانه ها چیزی را نشان میدهند که با آنچه در جامعه وجود دارد همخوانی ندارد، بیاعتمادی ناهنجاری، دروغ، فریب و نیرنگ هرکس این ها را در جامعه فعلی ما انکار کند یقینا در این کشور زندگی نمی کند.
حسین پرنیا به همراه گروه همایون کنسرتهایی در ایران و خارج از ایران از جمله در آلمان، فرانسه، اتریش، چک، اسلوواکی، ترکیه، هند، پاکستان، قطر و امارات اجرا کرد.
آلبومهای خانه بوی گل گرفت، رقص آشفته، کنسرت گلپونهها ،آلبوم حال آشفته، رسوای عشق، آلبوم یاد برای خرابههای تخت جمشید، کاست اهورایی، نگار مهر، نقش ماندگار، آلبوم ساکن جان آلبوم بی کلام یک جرعه نگاه، آلبوم زخم، فانوس شب آغوش آثاری است که با آهنگسازی پرنیا منتشر شدهاست. پرنیا همچنین آلبوم «ذوق جنون» با صدای علی جهاندار را در کارنامه کاری خود دارد کتاب «دستور سنتور» کتابهای موسیقی عرضه شده و سه کتاب «یاد»، «رقص آشفته» و «نگارین»، آلبوم دا را می توان از مهمترین آثار هنری این هنرمند نام آشنای ایران زمین نام برد.
حسین پرنیا نوازنده ی سنتور و آهنگ ساز، در سال ۱۳۵۰ در خرمآباد متولد شد و تا سن ۱۴ سالگی در اندیمشک نزد استاد ندایی نواختن سنتور را آموخت.