هدی عطایی
درحالی که تمام رسانههای مکتوب حضور شهردار را با جمعی از اعضاء شورا و نشان می دهد که در روز درخت کاری،درختی بر زمین می کارند و شهروندان خوشحال از اینکه چنین تفکرسر سبزی بر شورا و شهرداری حاکم است،آن سوی سکه از آنچه اتفاق می افتد آدمی را به تعجب وامیدارد که همزمان با این ژست قابل قبول، چرا بلدوزرهای شهرداری به جان سُمرهای بی زبان (کرتهای دریایی) اطراف پارک جنگلی افتاده و نمی دانم قصد چه سازه وبنایی! دارد که بخش وسیعی از جنگلهای با ارزش سُمر منطقه پارک جنگلی بندرعباس را قلع و قمع کرده و کامیون های شهرداری پی در پی با شن ریزی و ماسه کوبی، ریشه آنها را کوبیده تا دیگرهرگز نرویند؟!؟ اینکه شهرداری قصد چه ساخت و سازی با اهمیت تر ازحفظ فضای سبزدارد که در این شرایط سخت که باید هزینه های زیادی را خرج کرد و عمرها گذراند تا درختی به قد و قامت و سرسبزی سُمرهای تلف شده برسند وباز در این خاک ریشه بدواند دارد؛ هنوز رونمایی نکرده است!.تابلو و شناسه ایی هم نصب نشده است تا بدانیم جای این اثر سبز چه می کارند!اما این درختان زیبا و انبوه از جمله اولین قربانیان توسعه شهری نیستند، چرا که ظاهرا متولی برای دفاع از حیات آنها وجود ندارد؛ فقط کافی است مدیری یا یقه سفیدی و گاهی اداره ای نظامی یک صبح بیدار شود تا هرجا دلش خواست به هر بهانه ای، ساخت وسازی بنام خود یا اداره و سازمانش علم کند، دیگر هرچیزی در مقابل اراده او باید رنگ ببازد، که تاکنون چنین بوده! و جنگل های سر سبز و قدافراشته! بی نیاز از همه چیز، در زیر تیغ بلدوزرهای پر اراده ی او تخریب و قلع و قمع شوند و بی مقاومت خمیده، رنگ باخته و قربانی شوند و اراده شهروندان درتصمیم او هیچ نقشی ندارد.
حتی اگر بگویند میخواهیم پارکی یا شهر بازی و …. برایتان بسازیم ،هیچ کدام از این ها در مقابل این همه سرمایه زیست محیطی که فدا شده است، ارزش برابری ندارد. ضمن اینکه گزینه هایی بهتر از قلع و قمع درختان برای ساخت وساز خود داشته و دارند، اما چه گزینه ای ساده تر و بی ارزش تر از قطع و خشکاندن ریشه درختان!. درختان سُمری که روزگاری پهنه ی وسیعی از شهر بندرعباس را در مناطق غیر مسکونی مانند گلشهر جنوبی در بر گرفته بود،از نخل ناخدا تا محدوده ی فرودگاه بین المللی بندرعباس که متاسفانه در هیاهوی تامین زمین برای شهروندان متقاضی به زیر تیغ تقسیم سازمان مسکن و زمین شهری آن روزگار رفت و می توان گفت اکثر ساخت و سازهای این مناطق بر روی ریشه های این درختان بی دفاع ساخته شده است و شهرداری که آن چنان سخت گیری برای قطع حتی شاخه ای از درختان در منازل شهروندان می کند و جریمه برای آن تعیین کرده است اما به گفته حافظ»… چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند « که هم اکنون در مقام مسئولیت مستقیم نگهداری از فضای سبز شهر، اقدام به از بین بردن بستر وسیعی از جنگل های سُمر کرده که روزگاری ( دهه 50 خورشیدی) برای حفاظت فرودگاه بین المللی بندرعباس از شن های روان این «گونه مهاجر» کاشته شده بودند. سُمر ها ضمن اینکه وظیفه ذاتی خود را برای نگه داشتن شن های روان در حمله به فرودگاه انجام دادند ، به خوبی خود را با محیط جدید سازگار کردند که اکنون کسی آن پهنه ی وسیع شن را از محدوده گلشهر جنوبی تا اطراف جلابی وحسنلنگی را (مسیر بندرعباس-میناب) نمی بیند. اما تک درختان سمری که هم اکنون در کوچه پس کوچه های گلشهر جنوبی دیده می شوند،گویای حضور پر قدرت انسان برای نابود سازی طبیعت است و تلنگری به آنانکه خرد دارند!
همه این ها یادآور تاریخچه این گیاه ارزشمند است که به خوبی با محیط جدید سازگاری یافته و به مرور خودشان را مقاوم وتوسعه دادند. هم اکنون صبح ها خیلی از شهروندان برای پیاده روی صبحگاهی به پارک جنگلی موسوم به نخل ناخدا که در اصل بخش جدا شده ی وسیعی از آن جنگل اصلی سمراست که شهرداری نیز در آن اقامتگاه موقت، مسیر پیاده روی، امکان دوچرخه سواری، نصب وسایل ورزشی جهت ورزش همگانی و گذران اوقات فراغت شهروندان فراهم کرده است. صدای مسحور کننده انواع پرندگان را میشنوی که همه در این مجموعه جنگلی سکنا گزیده اند و در آن زاد و ولد می کنند.از پرندگان شاخصی مانند طوطی، مرغ مینا،(آغا مینای در گویش محلی) تی تووک(نوعی مرغ دریایی)، کبوتران وحشی، گنجشک، انواع بلبل و قمری و… تا انواع دیگر خزندگان و چرندگان که همه از جمله جانورانی هستند که این اکوسیستم را به عنوان زیستگاه خود انتخاب کردهاند و طی سالیان سمرها، این اکوسیستم زیستی خاص منطقه حاره ای را برایشان بوجود آورده که در نوع خود منحصر به فرد است. همانگونه که کوه گنو انحصار خاص خود را در پهنه ای وسیع تر و متنوع تر بوجود آورده است.از همه گذشته در شهر بندرعباس که امروزه آلودگی آن قابل توجه شده است، این درختان با انبوهی ای که دارند به منزله ی ریه های شهر محسوب می گردند که از نظر ارزش گذاری با هیچ نوع ساخت و سازی قابل قیاس نیست.از سوئی نبود فعالان محیط زیستی و سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی این حلقه مفقوده را برای ترک تازی های نامسئولانه در زمینه محیط زیست هرمزگان بیشتر کرده است و سازمان محیط زیست گویا چشم خود را بر روی این تجاوز به جنگلهای سُمر و قلع و قمع آنها بسته است. در حالیکه سازمان محیط زیست مدافع و مسئول محیط زیست در شهر و روستا و بیابان و دریا و کوههاست ! و نباید اجازه این قلع و قمع را صادر می کرد؛چطور انتظار دارید باور کنیم،درحالیکه مسئولان محیط زیست با شهردار و اعضاء شورای شهر، عکس یادگاری و همراهی در روز درختکاری می گیرند و سمبلیک درخت می کارند! اما در همان روز در گوشه دیگر شهر، شهردار دستور قلع و قمع صدها درخت سرسبزرا که مامن و پناهگاه هزاران موجود زنده دیگر و ریه های تولید اکسیژن شهر و تصفیه آلودگی شهر است را می دهد و این سازمان هیچ واکنشی به حادثه رخ داده نشان نمی دهد.