اختصاصی ندای هرمزگان-دکتر صمیم ارزانی
در جهانی که ۴۰ درصد جمعیت آن در مجاورت رودخانه ها و دریاها ساکن هستند، دسترسی به آب به عنوان یکی از کلیدی ترین عوامل شکل دهنده جوامع شناخته می شود. با این حال، در ایران شاهد الگویی متفاوت هستیم گسترش شهرها و صنایع در دل کویر، جایی که منابع آبی محدود و چالش های زیست محیطی جدی است. این تناقض پرسشی اساسی را مطرح می کند آیا توسعه شهری و صنعتی بدون توجه به پتانسیل های طبیعی و جغرافیایی پایدار خواهد بود؟
شهرهای بزرگ جهان، از قاهره در کنار نیل تا شانگهای در حاشیه رود یانگ تسه، نشان دهنده پیوند ناگسستنی آب و توسعه هستند. دسترسی به آب نه تنها نیازهای اولیه انسانی را تأمین می کند، بلکه کشاورزی، تجارت، و حمل ونقل را نیز رونق می بخشد. به گفته سازمان ملل، مناطق ساحلی میزبان ۶۰ درصد از تولید ناخالص جهانی هستند. این الگو حاکی از آن است که انسانها به طور غریزی منابع آبی را به عنوان موتور محرکه پیشرفت انتخاب کرده اند.
در مقابل، ایران با میانگین بارش سالانه ۲۵۰ میلیمتر (یک سوم متوسط جهانی)، شاهد گسترش شهرها و حتی صنایع سنگین در مناطق خشک است. هرچند عوامل تاریخی و امنیتی در شکل گیری این الگو نقش داشته اند، اما پیامدهای آن امروزه به بحران آب دامن زده است. برداشت بی رویه از منابع زیرزمینی، فرونشست زمین، و خشکیدن تالاب ها (مانند دریاچه ارومیه) زنگ خطر را به صدا درآورده اند. بر اساس گزارش های مرکز پژوهش های مجلس، بیش از ۸۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود، در حالی که تنها ۱۲ درصد زمین های کشور قابلیت کشت دارند.
آمایش سرزمینی، به عنوان دانش برنامه ریزی فضایی مبتنی بر پتانسیل های طبیعی، اقتصادی، و اجتماعی هر منطقه، راه حلی برای خروج از این بن بست است. این رویکرد پیشنهاد می کند که صنایع پرمصرف آب به مناطق پرآب (مانند دریای عمان و خلیج فارس) منتقل شوند، شهرها بر اساس ظرفیت اکولوژیکی گسترش یابند، و کشاورزی با الگوی کم آب بر سازگار شود.
توسعه نامتوازن تنها به بحران آب محدود نمی شود. آلودگی هوا در کلان شهرها ، مهاجرت های ناخواسته به دلیل خشک سالی، و کاهش بهره وری اقتصادی از دیگر تبعات آن است. بانک جهانی هشدار می دهد که کاهش منابع آبی میتواند تا سال ۲۰۵۰ رشد اقتصادی خاورمیانه را تا ۱۴ درصد کاهش دهد
راهکارهای در دسترس شامل انتقال تدریجی صنایع آب بر به مناطق ساحلی عمان و خلیج فارس است هم چنین استفاده از سیستم های آبیاری قطره ای و بازیافت آب در صنعت ضروری است.
جایگزینی محصولات کم آب بر مانند خرما به جای هندوانه و ترویج فرهنگ صرفه جویی و مشارکت مردمی در مدیریت منابع لازم است
تجربه جهانی ثابت کرده که توسعه پایدار در گرو احترام به «محدودیت های طبیعی» است. ایران نیز می تواند با اتکا به آمایش سرزمینی، از بحران کنونی به فرصتی برای بازتعریف هوشمندانه رابطه خود با جغرافیا تبدیل شود. آیا زمان آن نرسیده که به جای جنگ با کویر، با شناخت پتانسیل های آن (مانند انرژی خورشیدی)، مسیر توسعه را اصلاح کنیم؟ پاسخ به این پرسش، تعیین کننده سرنوشت نسل های آینده خواهد بود.