بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • تبلیغات
  • تماس با ما
  • درباره ما
شنبه, خرداد 31, 1404
روزنامه ندای هرمزگان
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • ورزش
  • فرهنگی
  • پزشکی
  • روزنامه امروز ندای هرمزگان
  • آرشیو روزنامه ها
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • ورزش
  • فرهنگی
  • پزشکی
  • روزنامه امروز ندای هرمزگان
  • آرشیو روزنامه ها
  • تماس با ما
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
روزنامه ندای هرمزگان
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
خانه فرهنگ و هنر تاریخ

تُمّار؛آفتابی دلیل آفتاب! نام ها از خاستگاه خود می گویند

توسط تیم نویسندگان ندای هرمزگان
1404-03-27
زمان مطالعه: 1 دقیقه
تُمّار؛آفتابی دلیل آفتاب! نام ها از خاستگاه خود می گویند

غلامحسین عطایی- مدیرمسئول

در این زمان که هرکس یا بهتر بگویم هر دولتی برای توسعه طلبی خود ادعاهایی را مطرح می کند و سعی در تصرف سرزمین دیگران دارد، نمی داند که هر قدر هم با قدرت ها زد و بند داشته باشند، واقعیت از زیر «دش داشه» بیرون زده و آن دسته ازمردم عالم که انصاف دارند و کم هم نیستند، در مقابل اسناد و مدارک و آثاری که حُکم اِشارات و اِمارات بر ملا سازی حقیقت را دارند، ساکت نمی مانند و نه تنها ایران که حتی خط جنوب سرزمین یعنی بندرعباس را در آن دخیل می دانند و با ادله های بسیار ساده ولی محکمه پسند تاریخی و فرهنگی، خواهند پذیرفت که ادعا ها بی مورد و از سر شکم سیری است.
مثلا دوران های زمین شناسی خود یکی از استنادهایی است که با ما سخن می گویند.
فلات قاره: به ادامه خشکی های یک سرزمین تا عمق دویست متری در آب های دریا مجاور فلات قاره می گویند، فلات قاره از نظر جغرافیای سیاسی جزء خاک هر کشور محسوب می شود.
خلیج فارس از پیشروی آب های افیانوس هند و دریای عمان بر روی پیشکوهای زاگرس به وجود آمده است، کلا قلمرو فلات قاره ایران است ، چون پهنه آن ادامه خشکی سرزمین ایران به طرف شبه جزیره عربستان است و عمیق ترین بخش آن در نزدیکی تمب بزرگ به 100 مترهم نمی رسد.این یعنی خاک سرزمین ایران بنا بر تعریف فلات قاره تا چسبیده به خاک شبه جزیره عربستان در جنوب کشیده شده است.
چطور؟ در میانه دوره سوم شبه جزیره عربستان که به عنوان بخش کوچکی از صفحات تکتونیکی آفریقا محسوب می شد. در این دوره عربستان از زادگاه خود آفریقا جدا شد و به طرف شمال یعنی ایران حرکت کرد و در این سفر طولانی با صفحه بزرگ اوراسیا برخورد نمود که نتیجه مقاومت اُوراسیا با صفحه عربستان جدا شده از اصل خود، در یک نبرد تکتونیکی و زمین ساختی که همزمان با فشارهای مداوم همراه بود،، پیدایش رشته کوه های زاگرس است که رسوبات نهشته شده در زیر آب های دریای بزرگ «تتیس» آن روزگار بدین شکل سر برآورد و این دریای بزرگ را وادار به عقب نشینی نمود. کوه های زاگرس در پهنه جنوبی ایران و پیشکوه های آن تا نزدیکی سپر مقاوم عربستان گسترش یافتند که از این نظر برای عرب ها موهبتی بس بزرگ است.
تمام ذخایر نفت وگاز آن ها بر زیر همین پهنه رسوبی است که امروزه فلات ایران نامیده می شود و با ایران مشترک هستند. اما گویا برای همچنین روزی که چنین ادعا هایی بشود، بعد از پیشروی مجدد آب های «دریای تتیس» بر روی پیش کوه های جنوبی زاگرس برخی طاقدیس های آن سر از آب برآوردند تا بگویند که ایرانی هستند،از قشم گرفته تا «سری» و «بوموسی» و «تمب» بزرگ وکوچک و… که همه در بسترخود معادن عالی و فلزی دارند،جانوران آن نیز با جانوران سرزمین اصلی پیوند معنا داری دارند. جبیرها، مارها و… همه شناسنامه های طبیعی ایرانی جزایر ما در خلیج فارس
هستند.
اگرچه بنا به شرایط، ایران از این معادن گسترده خود بهره کافی نمی برد و برعکس برای هم زیستی مسالمت آمیز با همسایگان جنوبی از بخش مهمی از حقوق خود در این تعریف مشخص فلات قاره ای در طول تاریخ با گذشت همراه بوده است که همین نگاه مسالمت آمیز در قرن 18(پیدایش نفت) و به ویژه 19 با حضور و دخالت پر پوشش و منظم بریتانیا برای دست اندازی به منابع یادشده با عنوان تحت الحمایگی داشتن برخی از شیوخ ساکن در واحه های حاشیه جنوبی آن زمان خلیج فارس که سابقه تجاوزات مکرر به سرحدات جنوبی ایران(عمدتا جزایر) داشتند که نمونه «غار خربس»(خربَز) و مقبره شاه شهید بر بلندی تپه ای به همین اسم در جزیره قشم خود نشان از مقابله مردم محلی با تجاوزات مکرر دزدان دریایی دارد که برای به دست آوردن حاصل دسترنج جزیره نشینان آباد از واحه های خود در کنار ساحل به آن ها حمله وچپاول می کردند و کشته ها به جا می گذاشتند و به واحه های خود برمی گشتند. حمله ثبت شده ماموران نادرشاه به واحه های دزدان و گوشمالی دادن آن ها و تثبیت اقتدار سرزمینی بود که حضور توپ های نادری در حاشیه جنوبی خلیج فارس، نمونه ای از این اتفاقات تاریخی است، گویای این است که آن ها اصلا در جزایر آن روزگار ساکن نبوده اند که اکنون ادعای داشتن آن را بکنند. برعکس ایرانیان با تردد مکرر یا سکونت حتی فصلی این مالکیت را به ثبت رسانده اند که اسناد همه اقرار به آن دارند.
با حضورکمپانی هندشرقی و تصرف هندوستان توسط بریتانیا،و تحت سرپرستی گرفتن برخی شیوخ متمرد دولت ایران، با دستور از لندن، به نام شیوخ واحه ها که حالا دیگر برای آن ها نامی گذاشته بود، به کام بریتانیا خود را به عنوان مدافع آن ها، شریک این سفره گسترده در خلیج فارس نمود و این قصه شروع شده تا کنون پنهان و پیدا، همچنان ادامه دارد.
اول اینکه نام جزایر خود گویای شناسنامه ایرانی بودن آنهاست. کلمه تمب(تنب)،تمب یک واژه فارسی سره است که در گویش محلی بندرعباس زیاد بکار می رود(در بوشهر وکنگان و…هم). در دستورگویش های محلی بندرعباس،میناب، رودان و… هرجا که کلمه دوم ن باشد، آن کلمه به میم تبدیل می شود. مثل کلمه انبه که در گویش محلی بندری، مینابی، رودانی و… امبا، انبار را امبار، انبر را امبر.. تلفظ می کنند. همین طور تمب را که به فارسی امروزی آن تنب می شود (تنب بزرگ و تنب کوچک).
جالب تر این که چون در دو جزیره تمب، مار فراوان داشته است، اهالی بومی قدیم در بندرعباس به گویش بومی دو جزیره را «تمّار» می گفتند که هردو کلمه تنب «تمب» و مار فارسی سره است و نشان می دهد، ابااجدادما که با این جزایر سرو کار داشته اند، بنا بر شرایط زیستی طبیعی که بر جزیره حاکم بوده است ، تنب ها را «تمّار» نام گذاری کرده اند. البته بعد از اشغال جزیره توسط بریتانیا آن قدر آن جا را سمپاشی کردند که شرایط زندگی برای مارها و دیگر خزندگان کمیاب سخت شد و هم اکنون تعداد و انواع آنها به حداقل رسیده است و محدوده زیست آن ها منحصر به ارتفاعات می باشد.
دیگر اینکه در جزیره تمب بزرگ و ابوموسی خاک سرخ (گلک به زبان بندری ) وجود دارد و انگلیسی ها برای غارت آن به ثمن بخس با ترفند های رایج پای افراد ماجراجوی آن زمان را به بهانه داشتن مالکیت، در اصل جای پای خود را در جزیره باز کردند. مکاتبات متعدد از انگلیس ها و حتی شیوخی که معادن خاک سرخ تنب بزرگ و ابوموسی را به خارجی ها می فروختند،موجود است که قرار داد آن ها تحت عنوان قرار داد فروش«گلک» می بسته اند که این کلمه نشان می دهد که آن ها یک جزیره ایرانی را اشغال کرده اند که سال ها از آن ایران بوده است. دو کلمه گِل و گِلَک کلمه ای فارسی است که تا کنون همچنان مورد استفاده است. اما کلمه «گلک» منحصرا برای خاک سرخ های موجود در جزایر با سازه های نمکی(گنبد نمکی) به کار می رود و کلمه ای انحصاری ایرانی سره است که حتی خود انگلیسی ها در مکاتباتشان ناگزیر به آن اشاره کرده اند.
لذا مقایسه با گلک جزیره هرمز خود نشان از حضور ایرانیان دراین جزایر طی سالیان متوالی دارد. جالب تر اینکه مدعیان جزیره، ادعای خود را تحت عنوان همان اسم ایرانی تنب یا «تمب» مطرح می کنند و نمی توانند نام دیگری را بر آن چه که وجود خارجی نداشته ، بگذارند، زیرا که در هر محکمه ای مورد سوال قرار می گیرند!
اسناد زیادی از مداخله بریتانیا بر سر جزایر سه گانه و حتی بیشتر از آن موجود است که نشان می دهد برای حفظ منافع بریتانیا سعی در چسباندن مالکیت این جزایر به شیوخ شارجه داشته است. نمونه زیر یکی از هزاران سند موجود است.

Advertisement Banner
نوشته قبلی

جولان موشک‌های ایرانی بر فراز حیفا و تل‌آویو «یدیعوت آحارونوت» ازپاسخ مرگبار ایران نوشت

نوشته‌ی بعدی

مدیر بنادر و دریانوردی قشم: بندر شهید ذاکری قشم تعطیل شد

تیم نویسندگان ندای هرمزگان

تیم نویسندگان ندای هرمزگان

نوشته‌ی بعدی
مدیر بنادر و دریانوردی قشم: بندر شهید ذاکری قشم تعطیل شد

مدیر بنادر و دریانوردی قشم: بندر شهید ذاکری قشم تعطیل شد

تازه ترین اخبار روز

  • (بدون عنوان)
  • احتکار در شرایط جنگی؛ تهدیدی برای اقتصاد و همبستگی ملی
  • معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری هرمزگان اعلام کرد پدافند بندرعباس پرتابه‌های رژیم صهیونیستی را منهدم کرد
  • (بدون عنوان)
  • مدیر بنادر و دریانوردی قشم: بندر شهید ذاکری قشم تعطیل شد

صفحات مهم

درباره ما

تماس با ما

آرشیو روزنامه ها

  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • ورزش
  • فرهنگی
  • پزشکی
  • روزنامه امروز ندای هرمزگان
  • آرشیو روزنامه ها
  • تماس با ما
  • درباره ما