هدی عطایی
دیری نمی پاید که جمعیت جهان به ۸ میلیارد و ایران به بیش از 100 میلیون نفر می رسدو روند سرازیری جمعیت به سوی شهرها و گسترده تر شدن آنها با سرعت بیشتری شکل می گیرد و دگرگونی سریع چهره شهر ها دور از انتظار نیست که دیگر اسم روستا شاید در روزگاری نه چندان دور، واژه یا تعریفی غریب به نظر آید.این افزایش جمعیت و تغیر چهره شهر ناشی از نیاز شهرنشینی برای خدمات دهی بیشتر می باشد که بر حسب نوع خدمات شهری و امکانات آن، روند مهاجرت پذیری آن فرق می کند. نیاز به عزیمت پاسخی است که شهروندان به دنبال رفع نیازهای زندگی خود و ارتقا سطح کیفی زندگی ست، خدماتی چون کنترل و مدیریت ترافیک و حمل ونقل تا کمتر وقتشان در شلوغی شهر تلف شود و آلودگی زیست محیطی کمتری را به دنبال داشته باشد.از سویی خدمات رفاهی ، آموزشی و بهداشتی و درمانی بهتر که همه اینها به رونق اقتصادی هرچه بیشتر آن شهر بستگی دارد و در مقابل خدمات ارائه شده به شهروندان به آن ها ارائه می شود و این مهم مدیران را به سمت بهینه کردن این نیاز می کشاند که با شهر هوشمند یا هوشمند سازی شهری تعریف می شود. این کلمه برای ما آشناست، چرا که سالیانی می شود که از طریق هوشمند سازی به عنوان مثال به پرداخت قبوض بهای انرژی مصرفی و دیگر نقل و انتقالات مالی خود می پردازیم. اما این نیاز پس از درگیری جهان با کووید-۱۹ که نیاز جهانی به خلوت شدن خیابان ها و مراکز پرتردد و مشاغل مختلف، جهت مهار ویروس کرونا می طلبید، ملموس تر شد؛ چرا که شهرهایی که با سیستم مدرنیته مدیریت می شدند، بهتر توانستند همه گیری ویروس کرونا را کنترل کنند . به عنوان مثال اسکن شدن افراد بیمار و کنترل فرد بیمار تا بهبودی،رونق گرفتن کسب و کارهای اینترنتی در زمان قرنطینه، پرداخت ، کنترل حمل و نقل شهرها ،رونق ارزهای دیجیتال که به کمک اقتصادی شهر های مکانیزه و هوشمند آمد ؛ همه در زمان پاندمی کووید 19 بود که برد با کشورهایی شد که در هوشمند سازی شهرهای خود پیشی گرفته بودند.
در نگاه کلی شاید کلمه شهر هوشمند یک کلمه ساده در ارتباط با اینترنت و فنآوری به نظر آید، اما خود این کلمه به اندازه همین دو کلمه دنیای معانی بزرگی را در بطن خود نهفته دارد. زیربنایی که ظرفیت های شهری و بهره وری از منابع اصلی و طبیعی، مثلاً شهری مانند بندرعباس که چندین سال است با معضل فاضلاب دست به گریبان است و سالهای سال با رها سازی فاضلاب در دریا، باعث آلوده سازی آن و از بین رفتن گونه های بومی دریایی و از سویی باعث رشد گونه های مزاحم زیست دریای خلیج فارس شده است، کاری بود که بدون فکر و با ساده انگاری، ریختن فاضلاب به دریا، صورت گرفت که هیچ کشور یا شهر پیشرفته ای، بازیافتی هایش را این چنین با آلوده سازی منابع طبیعی و ملی حل نمی کند! در هوشمند سازی پیشینه تاریخی و فرهنگی شهر را به گونه ای مدرن به نسل جدید ارائه میدهد که گردشگر یا نسل جدید همراه با تکنولوژی در کوچه و برزن شهر گام می نهد، از بافت تاریخی و هویت شهر دور نمی شود؛ به بیانی تاریخ و هویت آن شهر را با تکنولوژی حذف نکنیم و این مهم نیازمند سالها ممارست و برنامه سازی هدفمند است مثلا شهر بندرعباس که با حادثه پر تکراری چون زلزله روبروست، باید برنامه مقاوم سازی بنا ها ی شهر با استراتژی توسعه روز و با هدفی طولانی مدت ریخته شود! درست است دستیابی به این هدف روندی تدریجی و ترویجی است؛ اما معضلی مانند نا ایمن بودن ساختمانها در برابر زلزله، که سالهای اخیر هزینه های تحمیل شده را افزایش داده و هم آرامش سکونت در ساختمان را از شهروندان سلب کرده، باید سریعتر از پیش در دستور کار قرار داد ؛از طرفی روند هوشمند سازی شهر را با فرهنگ سازی و آموزش آن به جامعه باعث توسعه دانسته تا شاهد همکاری بیشترمردم و ارائه خدمات دهی مطلوب تر و بیشتر مدیران در جامعه باشیم.