دکتر صمیم ارزانی
ادوار مختلف سیاسی کشور، یکی از چالش های اساسی در فرآیند انتقال قدرت، نحوه تعامل با مدیران و کارشناسان دولت پیشین بوده است. متأسفانه در سال های گذشته، شاهد رویه ای بوده ایم که با تغییر دولت ها، بسیاری از مدیران باتجربه و متبحر، صرفاً به دلیل وابستگی های سیاسی یا سلیقه های مدیریتی متفاوت، از مسئولیت های خود کنار گذاشته شدند. این رویکرد، نه تنها نادیده گرفتن سرمایه های انسانی و تخصصی کشور بود، بلکه گاه به اختلال در روند اجرایی پروژه های کلان و اتلاف منابع ملی نیز انجامید. جای تأسف است که معیارهایی چون توانمندی، سابقه اثربخش و دغدغه برای پیشرفت میهن، در سایه ملاحظات زودگذر سیاسی کمرنگ می شد.
اما در دوران جدید، انتخاب دکتر پزشکیان به عنوان رئیس جمهور، نویدبخش رویکردی متفاوت در مدیریت کشور بوده است. ایشان از همان آغاز، وفاق ملی و همدلی میان اقشار گوناگون جامعه را به عنوان اصل بنیادین حکمرانی خود قرار داده اند. در این مسیر، تلاش شده تا با بهره گیری از مدیرانی با سلیقه ها و دیدگاه های متنوع، زمینه ای برای همکاری گسترده تر در راستای اهداف توسعه کشور فراهم شود. این اقدام، اگرچه هنوز در آغاز راه است، اما گامی رو به جلو برای کاهش شکاف های سیاسی و ایجاد فضای اعتماد متقابل به شمار می رود.
بااین حال، باید پذیرفت که تنوع سلیقه ها و جریان های فکری، هرچند ارزشمند، نمی تواند جایگزین معیارهای اساسی چون شایستگی، تجربه مدیریتی، و تعهد عمیق به منافع ملی شود. آنچه ایران امروز بیش از هر زمان دیگر به آن نیاز دارد، گردهم آمدن مدیرانی است که نه با معیارهای حزبی یا جناحی، بلکه بر اساس توانایی های علمی، سوابق درخشان، و عشق بی قیدوشرط به آبادانی این مرزوبوم انتخاب شوند. مدیرانی که دل در گرو توسعه ایران داشته باشند و مصالح جمعی را بر منافع فردی یا گروهی ترجیح دهند.
تجربه جهانی نشان می دهد که تداوم پیشرفت در گرو ثبات مدیریتی و بهره گیری حداکثری از ظرفیت های موجود است. انتظار می رود دولت جدید با تلفیق دو اصل وفاق ملی و شایسته سالاری، مسیری را بپیماید که در آن، فرصت های مدیریتی به افرادی سپرده شود که شایستگی های اخلاقی و حرفه ای شان، ضامن تحقق اهداف توسعه پایدار باشد. این مهم، نه تنها به بهبود کارآمدی نظام اجرایی می انجامد، بلکه اعتماد عمومی را نیز تقویت خواهد کرد.
امید است روزی فرا برسد که در سایه خرد جمعی و دوری از کشمکش های بی حاصل، شاهد حکمرانی مدیرانی باشیم که ایران را تنها در چارچوب جغرافیایی یا تاریخی آن نمی بینند، بلکه آن را پروژه ای ناتمام می دانند که ادامه اش نیازمند خرد، تخصص، و همدلی همه فرزندان این سرزمین است. توسعه ایران، آرمانی است که تنها با کنارگذاشتن حاشیه ها و تمرکز بر توانمندی های ملی محقق می شود. دکتر پزشکیان با گشودن پنجره امید به روی وفاق، نشان داده که می توان فراتر از تقسیم بندی های مرسوم حرکت کرد؛ حال باید دید که این مسیر، چگونه به تحقق شایسته سالاری واقعی در تمام سطوح مدیریتی کشور منتهی خواهد شد.
بی تردید، آینده ایران در گروی آن است که هر ایرانی، در هر جایگاه، خود را خدمتگزار مردم و میهن بداند و پرچمدار منافع جمعی باشد. این آرمان، دست یافتنی است اگر باور داشته باشیم که ایران تنها با همکاری و همصدایی همه ظرفیت هایش به پیش خواهد تاخت.