دکتر صمیم ارزانی
نسل زد، متولدین نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ تا اوایل دهه ۲۰۱۰، اکنون در حال پاگذاشتن به عرصه اقتصاد و بازتعریف مفاهیم سنتی کار، سبک زندگی، و ارزش های اجتماعی هستند. این نسل که در آغوش فناوری و در میانه تحولات دیجیتال بزرگ شده، نه تنها با اینترنت و شبکه های اجتماعی همزیستی دارد، بلکه خواسته ها و نگرش هایی را به همراه آورده که اقتصاد و بازار کار را به شکلی بنیادین دگرگون می کند.
نسل زد را شاید بتوان نسلی «چندبعدی» توصیف کرد؛ نسلی که پیش از هر چیز، اصالت و شفافیت را می طلبد. برخلاف تصور رایج از جوانان غرق در صفحات نمایش، مطالعات نشان می دهد این نسل به مسائلی مانند مسئولیت اجتماعی، تنوع فرهنگی، عدالت، و حفظ محیط زیست حساسیت ویژه ای دارد. برای آنها، موفقیت شغلی صرفا به درآمد بالا خلاصه نمی شود، بلکه همسویی شغل با ارزش های شخصی، تاثیر مثبت بر جامعه، و حفظ تعادل بین کار و زندگی، معیارهای اصلی انتخاب مسیر حرفه ای هستند. این نگرش، شکافی عمیق با اولویت های نسل های پیشین ایجاد کرده است.
در حوزه مشاغل، نسل زد به سمت فرصت هایی گرایش دارد که انعطاف پذیری، خلاقیت، و امکان تأثیرگذاری مستقیم را فراهم کند. استقبال از کارآفرینی دیجیتال، یا فعالیت در حوزه های نوینی مانند هوش مصنوعی، امنیت سایبری، و بازاریابی شبکه های اجتماعی در میان این نسل چشمگیر است. همچنین، مشاغل مرتبط با توسعه پایدار، انرژی های تجدیدپذیر، و حقوق اجتماعی به سرعت در حال جذب جوانانی است که می خواهند «حل کننده مشکل» باشند. جالب آنکه بسیاری از آنها ترجیح می دهند به جای پیوستن به ساختارهای سلسله مراتبی شرکت ها، استارتآپ های شخصی خود را راه بیندازند یا در قالب همکاری های پروژه ای، مهارت هایشان را به بازار عرضه کنند.
ورود این نسل به اقتصاد، تغییرات ساختاری گسترده ای را رقم زده است. نخستین نمود این تحول، افزایش تقاضا برای محیط های کاری منعطف است. دورکاری، ساعت های شناور، و پروژه محوری به جای قراردادهای بلندمدت، به ویژه پس از همه گیری کرونا، به یک هنجار تبدیل شده اند. شرکت ها ناگزیرند زیرساخت های دیجیتال خود را تقویت کنند، فضای مشارکتی آنلاین ایجاد نمایند، و به جای سنجش حضور فیزیکی، بر نتایج کار متمرکز شوند. از سوی دیگر، انتظارات نسل زد موجب شده مسئولیت اجتماعی شرکت ها از حاشیه به متن بیاید. برندهایی که به مسائلی مانند کاهش ردپای کربن، شفافیت مالی، یا حمایت از اقلیت ها بی توجه اند، به سرعت از گردونه رقابت خارج می شوند.
جوانان امروز بهجای تعهد به یک شغل ثابت، ترجیح می دهند چندین منبع درآمد داشته باشند، مهارت های متنوع بیاموزند، و پروژه هایی را انتخاب کنند که با علایقشان همخوانی دارد. این رویکرد، اگرچه ثبات اقتصادی سنتی را کم رنگ می کند، اما به رشد بازارهای تخصصی، افزایش بهره وری، و ظهور مشاغل بین رشته ای انجامیده است. افزون بر این، نسل زد با عادت به سرعت و دسترسی آنی به اطلاعات، تقاضا برای دیجیتالی سازی خدمات را تشدید کرده است؛ از بانکداری اینترنتی تا آموزش آنلاین، همگی تحت تأثیر این انتظارِ فزاینده برای سادگی و سرعت، متحول شده اند.
شاید عمیق ترین تغییری که نسل زد ایجاد می کند، بازتعریف مفهوم «موفقیت» باشد. برای آنها، موفقیت دیگر تصاحب دارایی های مادی یا ارتقای پلکانی در یک شرکت نیست، بلکه دستیابی به آزادی زمانی، تجربه های نو، و مشارکت در ساختن دنیایی عادلانه تر است. این تحول، نه تنها شرکت ها، بلکه سیاستگذاران اقتصادی را نیز به چالش می کشد. اقتصاد آینده باید پاسخگوی نسلی باشد که به جای تطبیق با ساختارهای موجود، خود ساختارهای جدید می آفریند. نسلی که باور دارد پیشرفت واقعی، در هماهنگی بین نوآوری، انسانیت، و احترام به زمین معنا می شود.