ندای هرمزگان – دکتر صمیم ارزانی -نویسنده و پژوهشگر
در استان هرمزگان، واقع در جنوب ایران و هم مرز با آب های استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز، مسئله حضور مهاجران غیرقانونی به موضوعی پیچیده تبدیل شده که تأثیرات گسترده ای بر ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منطقه گذاشته است.
موقعیت جغرافیایی این استان، به ویژه شهرهایی مانند بندرعباس و قشم، آن را به نقطه ای جذاب برای افرادی تبدیل کرده که به دنبال فرصت های شغلی یا گریز از شرایط سخت زندگی در کشورهای همسایه هستند. بااین حال، افزایش شمار مهاجران بدون مجوز، فشارهای اجتماعیِ چندوجهی را به همراه آورده که گاه به تنش های آشکار و پنهان در جامعه دامن می زند.
یکی از نخستین پیامدهای حضور گسترده مهاجران غیرقانونی، رقابت بر سر منابع محدود اقتصادی است. بسیاری از این افراد به دلیل وضعیت نامشخص حقوقی، حاضر به کار در مشاغل سخت و کم درآمدی می شوند که افراد بومی یا از انجام آن امتناع می کنند یا دستمزدهای بالاتری طلب می کنند. این موضوع اگرچه در کوتاه مدت به حل مشکلات نیروی کار در بخش هایی مانند ساخت وساز، کشاورزی و خدمات منجر می شود، در بلندمدت باعث کاهش دستمزدها و افزایش نرخ بیکاری در میان جوانان محلی می گردد. جوانانی که با انبوهی از مهاجران غیر قانوی روبه رو می شوند، احساس می کنند فرصت های شغلی از دسترسشان خارج شده و این نارضایتی به تدریج به احساس تبعیض و انزجار از «مهاجران» تبدیل می شود.
از سوی دیگر، فشار بر زیرساخت های عمومی استان نیز قابل توجه است. سیستم های بهداشتی، آموزشی و رفاهی هرمزگان برای جمعیت کنونی ثبت شده طراحی شده اند، اما ورود غیرقانونی هزاران نفر بدون برنامه ریزی قبلی، این سیستم ها را با اشباع مواجه می کند. مدارس و بیمارستان ها با ازدحام بیش تری روبه رو می شوند و کیفیت خدمات کاهش می یابد؛ موضوعی که نه تنها مهاجران، بلکه ساکنان بومی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. این وضعیت به ایجاد شکافی عمیق در درک متقابل می انجامد؛ مردم بومی ممکن است مهاجران را مسئول مشکلاتی بدانند که ریشه در سیاست های ناکارآمد مدیریت شهری و توزیع منابع دارد.
ابعاد فرهنگی و اجتماعی این مسئله نیز نباید نادیده گرفته شود. تفاوت های زبانی، آداب ورسوم و باورهای دینی گاه به سوءتفاهم ها و تنش های روزمره دامن می زند. در مناطقی که تراکم مهاجران بالاست، مردم هرمزگان ممکن است احساس کنند هویت فرهنگی و اجتماعی آن ها در حال محو شدن است. این ترسِ ازدست رفتنِ هویت، گاه به شکل رفتارهای خشونت آمیز یا سیاست های انزواطلبانه بروز می کند. از طرفی، مهاجران غیرقانونی نیز به دلیل ترس از دستگیری و اخراج، معمولاً تمایلی به ادغام در جامعه میزبان ندارند و این دوری گزینی، چرخه بی اعتمادی را تشدید می کند.
مسئله امنیت نیز از نگرانی های مهم است. اگرچه اکثر مهاجران به دنبال زندگی بهتر هستند، اما شرایط نامشخص حقوقی و فقدان نظارت کافی می تواند زمینه ای برای فعالیت گروه های قاچاق انسان، قاچاق کالا یا حتی جرائم سازمان یافته فراهم کند. این موضوع نه تنها هزینه های امنیتی را افزایش می دهد، بلکه تصویر عمومی مهاجران را تحت تأثیر قرار داده و کلیشه های منفی را تقویت می کند.
در بعد زیست محیطی، افزایش جمعیت بدون برنامه ریزی، فشار بر منابع طبیعی هرمزگان را تشدید کرده است. مصرف بی رویه آب در منطقه ای که با کم آبی مزمن دست وپنجه نرم می کند، تولید زباله های غیرمدیریت شده در سواحل و تخریب محیطزیست دریایی به دلیل صید غیرمجاز، نمونه هایی از چالش هایی است که حضور انبوه مهاجران می تواند آن ها را حادتر کند. این
تخریب ها به نوبه خود بر معیشت جامعه محلی که وابسته به ماهیگیری و گردشگری است، تأثیر منفی می گذارد.
بااین حال، نمی توان مهاجران را به طورکلی مقصر این شرایط دانست. بسیاری از آن ها قربانیان فقر، جنگ یا تبعیض در کشورهای خود هستند و در جستجوی حداقل های زندگی راهی سرزمینی ناشناخته میشوند. مشکل اصلی را شاید بتوان در نبود سیاست های جامع مهاجرتی، ضعف در اجرای قوانین و کمبود همکاری های بین المللی برای حل ریشه ای معضلات کشورهای مبدأ جستجو کرد. از طرفی، ناآگاهی بخشی از جامعه میزبان از دلایل مهاجرت و تقلیل تمام مشکلات به حضور «غیرخودی ها» نیز راه را برای گفت وگو و یافتن راه حل های مشترک میبندد.
برای کاهش فشارهای اجتماعی ناشی از این پدیده، نیاز به رویکردی متعادل است که هم حقوق انسانی مهاجران را به رسمیت بشناسد و هم از منافع جامعه میزبان محافظت کند. سرمایه گذاری در توسعه پایدار مناطق مرزی، ایجاد فرصتهای شغلی متنوع برای هرمزگانی ها، ساماندهی وضعیت مهاجران حاضر از طریق ثبت و آموزش، و تقویت دیپلماسی برای کاهش عوامل دافعه در کشورهای همسایه، گام هایی است که می تواند از شدت تنش ها بکاهد. بدون توجه به این راهکارها، هرمزگان هم چنان در چرخه معیوبِ «مهاجرت غیرقانونی – فشار اجتماعی – تخریب منابع» باقی خواهد ماند؛ چرخه ای که شکستن آن بدون همکاری همه جانبه ممکن نیست.