مساله متحد الشکل کردن لباس در بسیاری از مناطق مخصوصاً مناطق کوچک و شهرستانهای دور چندان با فرهنگ و اخلاق مردم سازگار نبود و لذا پذیرش آن به سختی صورت گرفت و مقاومت ها و مخالفت هایی با آن صورت گرفت ، استان فارس و لارستان به عنوان مناطق جنوبی ایران نیز استقبال قابل قبولی از این سیاست به عمل نیاورده و مقاومت هایی صورت دادند… قانون متحد الشکل شدن البسه در زمانی که منصور وزارت داخله را بر عهده داشت اجرا گردید و از طرف وزارت داخله به اکثر نقاط ایران اعلان نموده شده ، …یکی از نقاطی که سخت مورد توجه قرار گرفته بود حکومت بندرلنگه و مضافات بود سندی که در کتاب ((تغییر لباس و کشف حجاب)) آمده است به این می پردازد که عده ای از مردم از طرف شورای اداری دعوت گردیده و به تبدیل کلاه تشویق شده اند و به دنبال این حرکت عده ای از تجار به این مساله علاقمند شده اند و مخصوصاً حاج معین که از تجار معتبر و دولتخواه است اظهار مساعدت نموده و به همراه تمام کسانش تبدیل لباس نموده اند ، اما در همین سند به مخالفت عده ای از افراد صاحب نفوذ نیز با این مساله اشاره شده است در قسمتی از این سند آمدهاست : اگر چند مخالفینی که هستند بگذارند و مثل پارسال کارشکنی نکنند که بعد از همه مخالفت ها و تبلیغات بین اهالی بالاخره تلگرافی جمعی از … به عنوان روسای ادارات راجع به معافیت اهالی از لباس پهلوی ارائه و در ظرف یک هفته تمام اهالی را که تبدیل نموده بودند مجدداً لباس منحوس سابق را پوشیدند .»
«نظر به مخالفتی که در جنوب و بندرلنگه و نواحی مختلف لارستان با این مساله گردید مجدداً از طرف وزارت داخله به حکومت بندرلنگه و مضافات سفارش می گردد که قانون متحد الشکل لباس از اول فروردین 1309 شمسی حتمی الاجرا است و لهذا عموم اهالی باید به لباس رسمی ایرانی درآیند و از این قانون اطاعت و فرمانبرداری نمایند .
در پی این دستورات و فشار و تشویق هیئت حاکمه ،به این کار مبادرت ورزیدند ، در روزنامه حبل المتین که در این امر موافق و همراه با شاهنشاه حرکت می کرده نیز مطالبی در خصوص همراهی مردم با فرامین حکومت به چاپ رسیده است و آمده است که : اغلب اهالی بر حسب فرمان دولت و فتوای یکی از علمای سنت و جماعت که در بندرلنگه مقر دارد کلاه پهلوی بر سر گذارده و در هفته قبل در منزل اتفاقیه جشن کلاه پهلوی بود »
با تشویق هایی که از ناحیه های مختلف صورت می گرفت باز هم پیشرفت امور در بنادر وخصوصاً مناطق جنوبی مثل لنگه بسیار اندک بود و کمتر کسی از اهالی به این کار مبادرت می ورزید. در سندی که به تاریخ 9 دی ماه 1314 شمسی از طرف حکومت لنگه به حکمران بنادر فرستاده شده است گزارش شده از عدم همراهی بانوان و مردم با این قانون خبر داده و اینکه تمام بانوان چه از طبقه غنی چه فقیر در همه حال و حتی در خانه خود برقعی به صورت دارند که معروف به « بتوله » است و تمام صورت آنها را می پوشاند و فقط دو چشم آنها برای دیدن باز است و این در حالی که بعضی از خوانین علاوه بر استفاده از بتوله حجاب دیگری نیز روی آن استعمال می کنند و نسبت به پوشش خود بسیار معتقد هستند به گونه ای که در ملاقاتهای معمولی خودشان از برقع استفاده می نمایند و در نهایت از عدم سخت گیری در این زمینه صحبت شده است و در بخشی از این سند آمده است که : « به هر حال با استحضار از مراتب معروضه اگر نظر به مقتضیات مصالح محل و احوال اهالی لنگه امری موقتاً در تاخیر اقدام آن درلنگه مورد م مصلحت بدانند مرقوم و دستور فرمایند و در زمینه تأخیر ممکن است در ظرف مدت قلیلی با آمد و رفت اهالی به سایر نقاط داخله و آشنا شدن به وضعیت در آتیه بهتر اقدام و عملی می گردد و بسته به نظر مبارک است» در پاسخ به این گزارش آمده است که از مأمورین شروع شود اهالی هم طباً متابعت خواهند نمود به علاوه با خواندن جراید و اینکه در تمام کشور شاهنشاهی این موضوع عملی شده است، بایستی در حوزه حکومتی لنگه پیشرفتی حاصل کند.»
منبع:
)اکبر کریمی ، پایان نامه کارشناسی ارشد تاریخ معاصر(
گرد آوری ؛ نصرت اله کریمی