از امروز تا شب عید با پدیدههایی روبهرو هستیم که لباس 70 تومنی رو کردن 150 تومن، روش خط کشیدن نوشتن 120 تومن، تو چشمت زل می زنن می گن آف خورده! کلا نمی دونم این عید چیه که انقدر رو قیمتها تاثیر می ذاره. قراره هر سال بعد از عید اتفاق خاصی بیفته؟ آدم فضاییها سال بعد حمله می کنن؟ قحطی نخ میاد؟ یعنی از جوراب بگیر تا خونه یهو گرون می شه. واسه چی آخه؟ احساس می کنین اونور سال قراره متحول شین و دیگه گرون فروشی نکنین که الان همه چیو ده برابر می فروشین؟
واسه همینه که ما از مهر و آبان می ریم سراغ خرید عید دیگه! بابامون می گه برین از الان بخرین، پولتون رسید بیشتر هم بخرین شب عید بساط کنیم دو برابر قیمت بفروشیم. تازه این که لباسه. شما 15 آبان بیا خونه ما در یخچالرو وا کن، انگار اومدی انبار مرکزی میوه و ترهبار کشور. داخل جعبه خرما و پارچ آب هم پرتقال چیده شده. البته متاسفانه میوه، محصول یاغی و بیشعوریه و احتمالا تا عید خراب میشه. واسه همینم مامانم ازشون تست پزشکی می گیره، اگه تا اول دی خراب نشدن که چه بهتر، ولی اگه به سمت خرابی برن تبدیلشون می کنه به کمپوت و مربا و این چیزا، عید به خورد مهمونا میده. مدام هم تاکید میکنه خودم درست کردم، که تو رودربایستی بخورن به به و چه چه کنن.
مشکل اصلی مونم با آجیله. چون زمستون فصل حساسی تو فوتبال اروپاست، هر شب به بهانه «حالا یه مشت از اون آجیل بیار، کم نمی شه که» نیم کیلو آجیل میخوریم. عید هم یه تعداد پسته دربسته می ندازیم جلوی مهمون، می گیم «اینا مونده دیگه، اینم گوشتکوب، پسته میل کنین تورو خدا!».
خلاصه شب عید گرون فروشی نکنین، ما شیش ماهه داریم میشنویم «این مال عیده دست نزن» و هر شب الویه میخوریم! به جوونیمون رحم کنین.
نوشته ی: مهرشاد مرتضوی