راشد انصاری
حیدری، مجریِ همیشگی ِ صدا و سیما در مناظره ها: «به نام خدا طبق قرعه کشی انجام گرفته سئوال ۵ را از نامزد محترم شماره هشت می پرسم».
«نظر حضرتعالی در خصوص خاموشی ها و بی برقی های اخیر چیست؟»
نامزد محترم شماره ی هشت: « به نام خدا، متاسفانه در کشور ما و به ویژه در دولت فعلی نرخ سیمان به حدی بالا رفته است که کسی توان خرید یک پاکت سیمان را ندارد.»
مجری:« لطفاً در خصوص سئوال مطرح شده صحبت بفرمایید.»
نامزد محترم شماره ی هشت: «سئوال شما چی بود؟»
مجری: «نظر حضرتعالی در خصوص خاموشی ها و بی برقی های اخیر چیست؟»
نامزد محترم شماره هشت: « به نام خدا و عرض تسلیت مجدد به مناسبت ایام سوگواری، عرض بنده این بود که سیمان…»
مجری: « وقت شما تمام شد…»
مجری: «سئوال شماره ۶ را از نامزد محترم شماره ده می پرسم:»
نامزد محترم شماره ده ، کشور ما در حال حاضر به دلیل مشکلات اقتصادی در وضعیت خوبی قرار ندارد. برنامه ی شما برای رشد اقتصادی کشور چیست؟»
نامزد محترم شماره ده: « بسم الله الرحمن الرحیم، ضمن تسلیت به مناسبت ایامی که در آن هستیم، به نظر بنده قبل از هر چیز باید هله هوله را از سبد خرید خانواده ها حذف کنیم تا مشکلات ولی…»
مجری: « فقط در خصوص سئوال مطرح شده از خودتان صحبت کنید».
نامزد محترم شمار ده: « بنده اقتصاددانم دوست عزیز،اما نامزد شماره هشت که خودشان اقتصاد مملکت را نابود کرده اند چرا این گونه حرف می زنند؟ برادر عزیز کاری نکنید که دهان ما باز شود و…»
مجری: « وقت شما تمام شد…»
مجری: «سئول بعدی را از نامزد محترم شماره ی نه می پرسم.»
«شما چهار دقیقه وقت دارید که بفرمایید با فساد چگونه برخورد می کنید؟»
نامزد محترم شماره نه: « بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت این جانب پس از سال ها به این نتیجه رسیده ام که نرخ میوه و تره بار در مملکت باید کنترل شود و اصولاً میوه…»
مجری: « لطفاً در خصوص بحث فساد صحبت بفرمایید.»
نامزد محترم شماره ی نه: « اتفاقاً بحث بنده در خصوص فساد بود. میوه هم جزو اقلامی است که زود به سمت فساد یعنی فاسد شدن می رود! اما تعجب می کنم که چطور نامزد محترم شماره یک و دو و سه دست به یکی کرده اند تا بنده را تخریب کنند….»
مجری حرف ایشان را قطع می کند: «اولا نامزد شماره یک و دو و سه این جا نداریم، ثانیا فقط در مورد فساد صحبت کنید لطفاً.»
نامزد محترم شماره نه: « همچنین تعجب می کنم که شما و دوستان تان چرا به مردم دروغ می گویید، توهین می کنید، تهمت می زنید، آخر پدر….ها…»
در این لحظه میکروفن ایشان خود به خود خاموش می شود چون وقت شان تمام شده است.
مجری: « سئوال بعدی را از نامزد محترم شماره ی یازده می پرسم.»
« شما پنج دقیقه فرصت دارید در خصوص برنامه های اقتصادی خودتان صحبت بفرمایید.»
نامزد محترم شماره ی یازده: «به نام خدا. بنده اگر رییس جمهور شدم ، اول نامزد شماره ی ۷ را ممنوع الخروج خواهم کرد و بعد نامزد محترم شماره ی ۶ را بازداشت خواهم کرد و….»
مجری: « لطفاً در خصوص برنامه های اقتصادی خودتان صحبت کنید.»
نامزد محترم شماره ی یازده: « اجازه بفرمایید این عزیزان را بازداشت و ممنوع الخروج کنم، بعد به پرسش شما جواب خواهم داد!»
مجری: « وقت شما تمام شد…»
مجری: «سئوال بعدی را طبق قرعه از نامزد محترم شماره ی بیست می پرسم»
« شما به مدت سه دقیقه وقت دارید که به صحبت های دوستان پاسخ بدهید»
نامزد محترم شماره ی بیست: « من واقعاً می ترسم حرف بزنم! چون می دانم بعد از اتمام این مناظره بازداشت خواهم شد!»
مجری: «لطفا در باره ی سئوال مطرح شده صحبت کنید.»
نامزد محترم شماره ی بیست: « حرف بنده را قطع کردید، در حالی که بنده داشتم در خصوص پرسش شما یعنی جواب دادن به سایر نامزدهای محترم حرف می زدم.»
مجری: « وقت شما تمام شد.»
مجری: «سئوال بعدی طبق قرعه از نامزد محترم شماره بیست و یک می پرسم.»
« شما هم چهار دقیقه وقت دارید به صحبت های نامزدهای محترم جواب بدهید.»
نامزد محترم شماره ی بیست و یک: « مردم عزیز شما شاهد بودید که نامزد محترم شماره ی….و دوستانش بنده را تهدید کردند که در پانزده دقیقه وقت استراحت قصد دارند بنده را کتک بزنند.»
مجری: «خب جواب شما چیست؟»
نامزد محترم شماره ی بیست و یک: « بنده از طرفداران عزیزم می خواهم تشریف بیاورند این جا و مراقب بنده باشند!»
مجری: «سئول بعدی در خصوص زمین خواری است که نامزد محترم شماره ی سی، سه دقیقه فرصت دارد بفرمایند راهکار ایشان برای مقابله با زمین خواری چیست؟»
نامزد محترم شماره ی سی: « به نظر بنده با وجود این همه غذاهای متنوع در کشور ، این همه غذاهای دریایی در جنوب و شمال، و غذاهای مختلف در مناطق دیگر ، ما چرا باید زمین خواری کنیم؟! اصولاً خوردن ِ زمین به لحاظ بهداشتی هم صحیح نیست!»
مجری: «سئوال شماره ۴ رو از نامزد شماره صفر
می پرسم.
شما سه دقیقه وقت دارید که در خصوص صحبت های دوستان حرف بزنید.»
نامزد محترم شماره صفر: « آقای حیدری شما ملاحظه فرمودید که نامزد شماره یک در حین صحبت کردن برای بنده شکلک در آوردند؟»
مجری:« خیر.»
نامزد محترم شماره صفر:«اما شما ملت ایران دیدید این آقا که خودشان تا کلاس پنجم ابتدایی بیشتر سواد ندارد….»
مجری:«وقت شما تمام شد».
مجری:«ممنون از همه ی عزیزان. در این جا دور اول مناظره ها به پایان رسید.»