اختصاصی ندای هرمزگان-دکتر صمیم ارزانی
در استان هرمزگان، جایی که آفتاب سوزان و بافت تاریخی شهرها بخشی از هویت آن را تشکیل میدهد، دسترسی عادلانه به فضاهای شهری برای همه شهروندان، بهویژه افراد دارای معلولیت، به چالشی اساسی تبدیل شده است. پیادهروهای تنگ و ناهموار، ساختمانهای فاقد رمپ، ناوگان حملونقل عمومی نامناسب، و فقدان علائم هشداردهنده برای نابینایان، تنها بخشی از موانعی است که روزانه هزاران نفر را از حقوق اولیه شهری محروم میکند. در حالی که قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در ایران، بر لزوم دسترسیپذیری تمامی فضاهای عمومی تأکید دارد، اجرای ناقص این قانون در هرمزگان نهتنها بر نابرابریها افزوده، بلکه کرامت انسانی بخشی از جامعه را نیز زیر سؤال برده است.
سالهاست که در بسیاری از شهرهای ساحلی و تاریخی هرمزگان مانند بندرعباس، قشم یا میناب، توسعه شهری بدون توجه به نیازهای معلولان پیش رفته است. پیادهروهای بلند و پلکانیِ منتهی به ساحل، اتوبوسهای قدیمی فاقد سطح شیبدار، و حتی ادارات دولتی بدون آسانسور یا رمپ، زندگی روزمره افراد دارای معلولیت را به چالشی مداوم تبدیل کرده است. آمارهای غیررسمی نشان میدهد که بیش از ۶۰ درصد از معلولان حرکتی در هرمزگان به دلیل نبود دسترسی به حملونقل عمومی، امکان خروج مستقل از خانه را ندارند. این در حالی است که گرمای طاقتفرسای منطقه، نیاز به وجود سایهبان، کفپوشهای غیر داغ، و نقاط استراحت در معابر را به ضرورتی حیاتی بدل کرده است.
تجربههای جهانی و داخلی اما ثابت کرده که مناسبسازی فضاهای شهری نهتنها ممکن، بلکه تحولآفرین است.
شهرهایی مانند بارسلونا در اسپانیا با بازطراحی پیادهروها و نصب سطوح شیبدار در تمامی معابر، یا توکیو در ژاپن با ایجاد شبکهای دقیق از علائم صوتی و بریل برای نابینایان، الگوهایی موفق ارائه دادهاند. در ایران نیز، اصفهان با تبدیل پلهای تاریخی به مسیرهای دسترسیپذیر، و تهران با نصب آسانسورهای شهری در ایستگاههای مترو، گامهایی هرچند محدود ولی مؤثر برداشتهاند. حتی در مناطق گرمسیری همچون دبی، استفاده از مصالح ضدحرارت برای کفپوشها و ایجاد سایهبانهای گسترده، تجربهای الهامبخش برای هرمزگان است.
کلید موفقیت این طرحها، ترکیب «عزم مدیریتی» و «آگاهیسازی اجتماعی» است. بسیاری از مدیران شهری هنوز مناسبسازی را هزینه میدانند، نه سرمایهگذاری برای تحقق عدالت اجتماعی. از سوی دیگر، برخی شهروندان نیز به دلیل ناآگاهی، رمپها را محل عبور موتورسیکلتها میدانند یا مسیرهای ویژه نابینایان را مسدود میکنند.
آموزش همگانی از طریق رسانههای محلی، مشارکت دادن افراد دارای معلولیت در طراحی پروژهها، و گنجاندن مفاهیم دسترسیپذیری در کتب درسی مدارس، میتواند نگرشها را به شکلی بنیادین متحول کند. شهرداری شیراز در پروژه احیای بافت تاریخی، با تشکیل کمیتههای مشترک با انجمنهای معلولان، نشان داد که همراهی ذینفعان، طرحها را کاربردیتر و مؤثرتر میسازد.
در هرمزگان نیز، مناسبسازی باید با توجه به ویژگیهای بومی و اقلیمی طراحی شود. استفاده از مصالحی مانند سنگهای مقاوم اما غیرداغ در پیادهروها، ایجاد سایهبانهای متحرک با الهام از سایبانهای سنتی دریایی، و نصب تابلوهای راهنما با خط بریل و نشانههای لمسی، میتواند به فضاهای شهری هویتی بومی و فراگیر ببخشد. در بخش حملونقل، تجهیز تاکسیها و قایقهای عمومی به رمپ جمعشونده، ایجاد ایستگاههای دسترسیپذیر با تهویه مناسب، و توسعه سامانههای هوشمند مکانیابی برای افراد نابینا، از جمله اقداماتی است که میتواند شرایط را برای حضور فعال و برابر معلولان در جامعه فراهم کند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که هرمزگان نیز با الهام از تجربههای موفق داخلی و بینالمللی، گامی قاطع در مسیر عدالت فضایی بردارد. مناسبسازی، نه لطفی از سوی مدیریت شهری، که حقی مسلم برای تمام شهروندان است؛ حقی که تحقق آن، معیار واقعی پیشرفت و توسعه انسانی هر جامعهای به شمار میآید.