ندای هرمزگان- دکتر ارزانی
در دنیای امروز که تحولات صنعتی با سرعتی بی سابقه پیش میرود، تضمین هماهنگی بین نظام آموزشی و نیازهای بازار کار، به یکی از کلیدی ترین چالش های کشورها تبدیل شده است. در این میان، *آلمان* به عنوان نمونه ای موفق شناخته می شود که با ایجاد پیوندی استوار بین آموزش های فنی و حرفه ای و صنعت، نه تنها بیکاری جوانان را به حداقل رسانده، بلکه به یکی از قطب های اقتصادی جهان تبدیل شده است. با این حال، در بسیاری از کشورها از جمله ایران، شکایت کارفرمایان صنعتی از «مدرک محور بودن» جوانان و کمبود نیروی کار ماهر، زنگ خطری است که نیاز به بازنگری در ساختار آموزشی را فریاد میزند.
قلب موفقیت آلمان در حوزه مهارت آموزی، نظام «آوسبیلدونگ» (Ausbildung) است؛ برنامه ای که دانش آموزان از ۱۵-۱۶ سالگی وارد دوره های کارآموزی در شرکت ها می شوند و همزمان با آموزش های تئوری در مدارس فنی، مهارت های عملی را مستقیماً در محیط کار می آموزند. این سیستم که با مشارکت نزدیک دولت، صنعت و مدارس طراحی شده، باعث می شود که هر جوانی حداقل یک مهارت خاص را به صورت کاربردی فراگیرد. نتیجه آن است که بیش از *۵۰٪* دانش آموزان آلمانی وارد مسیرهای فنی و حرفه ای می شوند و با وجود عدم تحصیلات دانشگاهی، به راحتی جذب بازار کار میشوند.
در مقابل، در کشورهایی که مدارک دانشگاهی به عنوان تنها معیار موفقیت تبلیغ میشوند، شاهد هستیم که سیل جوانان به سمت دانشگاه ها سرازیر میشود، بی آنکه رشتهای که میخوانند با نیازهای واقعی اقتصاد همسو باشد. یک مدیر کارخانه تولیدی در هرمزگان با گلایه میگوید: «هر ماه ده ها رزومه از فارغ التحصیلان مهندسی دریافت میکنم که حتی نمیتوانند از کار یک دستگاه سر در بیاورند! اینجا به جای مدرک، به دستانی نیاز داریم که بتوانند ابزار را بچرخانند.» آمارها نیز نشان میدهد که بیش از ۴۰٪از بیکاران ایران را دارندگان مدرک تحصیلی تشکیل میدهند؛ تضادی آشکار که از شکاف عمیق بین آموزش و بازار کار حکایت دارد.
کارشناسان تاکید می کنند که کلید حل این معضل، تقلید صرف از مدل آلمانی نیست، بلکه ایجاد تحولی فرهنگی است. در آلمان، مه ارتآموزی به اندازه تحصیلات دانشگاهی ارزشمند تلقی میشود و یک مکانیک یا برقکار ماهر، احترامی برابر با یک مهندس دارد. این نگرش نیازمند عزم ملی برای بازتعریف معیارهای موفقیت و معرفی الگوهای جدیدی است که مهار ت های عملی را ترویج می کنند.
اما راه حل چیست؟
مشارکت صنعت در طراحی دوره های آموزشی همانند آلمان، کارفرمایان باید مستقیماً در تدوین سرفصل های درسی مراکز فنی مشارکت کنند تا آموزش ها مطابق نیازهای روز صنعت باشد.
تبدیل کارگاهها به کلاس درس ایجاد امکان کارآموزی اجباری برای دانش آموزان فنی در کارخانه ها و شرکتهای مرتبط. تشویق مالی و اجتماعی ارائه تسهیلات به شرکت هایی که نیروهای کارآموز جذب میکنند و معرفی افراد ماهر به عنوان الگوهای موفق در رسانه ها.
تجربه آلمان ثابت کرده که مهارت محوری نه تنها باعث کاهش بیکاری میشود، بلکه موتور محرکه ای برای رشد صنعت است. حالا وقت آن است که به جای تاکید یکجانبه بر مدرک گرایی، به سمتی حرکت کنیم شکه «مهارت» به عنوان گوهر اصلی آموزش شناخته شود. تنها در این صورت است میتوان امید داشت که شکایت کارفرمایان به تحسین نیروهای جوان تبدیل شود.