م.موسوی
همیشه مفهوم باسوادی و بیسوادی بحث انگیز بوده است و هرکس به ظن خود از این مفهوم بهره می گرفته یا می گیرد، حتی کشورها نیز برای خود در این مورد تعاریفی ساخته اند که با مفهوم جهانی آن فاصله زیادی دارد.
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد،به عنوان مسئول مسایل فرهنگی و آموزش سازمان یونسکو، نیز با آغاز سال جدید مسیحی، تعریف جدیدی را از باسوادی ارائه داده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، چه تغییراتی داشته است و این چهارمین تعریف سواد است که توسط یونسکو به صورت رسمی اعلام میشود. براساس تعریف جدید، باسواد کسی است که بتواند از خواندهها و دانستههای خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند. براساس این تعریف از نگاه یونسکو، باسوادی یعنی توانایی ایجاد «تغییر» و باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
بد نیست مروری کوتاه بر تعاریف سواد از ابتدا تا امروزداشته باشیم. اولین تعریفی که ازبا سوادی در اوایل قرن بیستم ارائه شد، توانایی هرکس در خواندن و نوشتن به زبان مادری معطوف بود. طبق این تعریف، فردی باسواد محسوب میشد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد. در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد. در این تعریف جدید از باسوادی، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و یاد داشتن یک زبان خارجی هم به آن اضافه شد. بدین ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن و استفاده از رایانه ویا صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشت، باسواد گفته می شد. قاعدتاً طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهی کشور ما بیسواد محسوب میشوند، چون دانش زبان خارجی بیشتر آنها کم است. سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، بازهم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف سوم کلاً ماهیت سواد تغییر یافت. در این تعریف مهارتهایی اعلام شد که داشتن این تواناییها و مهارتها مصداق باسواد بودن قرار گرفت. بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا میشود، حدود ۵ درصد باسواد است. این مهارتها عبارت بودند از:
سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان
سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی
سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روشهای پسانداز و توازن دخل و خرج
سواد رسانهای: اینکه فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.
سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته
سواد رایانهای: دانستن مهارتهای راهبری رایانه
سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماریها
سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیتها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.
سواد بومشناختی: دانستن راههای حفاظت از محیط زیست
سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریههای مختلف و ایجاد استدلالهای منطقی بدون تعصب و پیشفرض
سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی
سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حلوفصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب
ازآنجاکه باسواد بودن به یادگیری این مهارتها وابسته شد، قاعدتاً سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارتها تغییر رویه میداد که متأسفانه فعلاً سیستم آموزشی کشور ما، هنوز هیچ تغییری درزمینه آموزش مهارتهای ذکر شده نکرده است. علم با عمل معنا میشود. با اینحال و بهتازگی «یونسکو» یک بار دیگر در تعریف سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر، ملاک باسوادی قرار گرفته است. یعنی شخصی باسواد تلقی میشود که بتواند با استفاده از خواندهها و آموختههای خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند. درواقع این تعریف مکمل تعریف قبلی است، زیرا صرفاً دانستن یک موضوع به معنای عمل به آن نیست. درصورتیکه مهارتها و دانشآموخته شده باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی شود، آنگاه میتوان گفت این فرد انسانی باسواد است.