حسن عباسی
مقامات لشکری و کشوری در مراسمی که نامی از جزایر می آید بر مسکونی سازی و آبادانی جزایر تاکید می شود که اخبار آن نیز در رسانهها می بینیم و میشنویم. از سویی آنچه از دید و بازدید مسئولین از جزایر میبینیم و اخباری که منعکس میشوند فقط اسم چند جزیره از جزایرمختلف کشور که همه ی آنها در استان هرمزگان واقع شده اند را تکرار میکنند.
در خلیج تا ابد فارس ایران جزایری داریم که گویا مسئولین آنها را از دید عموم مخفی کردهاند، برای نمونه «آریانا» و «زرکوه» جزایر ایرانی هستند که در حال حاضر در تصرف «امارات متحده عربی» قرار دارند و همین مسئله برای افکار عمومی یک سئوال تاریخی بوجود آورده است که چرا جمهوری اسلامی تاکنون نسبت به رفع تصرف از آنها،هیچ اقدامی انجام نداده است.
طبق اسناد موثق تاریخی و بینالمللی این دو جزیره کوچک اما حیاتی یعنی «آریانا» و «زرکوه» متعلق به ایران هستند و هر دو جزیره در خارج از دریای سرزمینی امارات واقع شدهاند، چرا که هر کشور تا فاصله ۲۴ مایل ( تقریبا ۴۴ کیلومتر) از ساحل خود به طرف دریا حق مالکیت بر دریای سرزمین خود دارد که اصطلاحأ به آن آبهای داخلی و دریای سرزمینی آن کشورمیگویند، در حالی که فاصله دو جزیره زرکوه و آریانا ( که اماراتیها به آن صیر ابو نعیم میگویند) تا آبهای سرزمینی امارات بیش از ۶۰ کیلومتر است.
از سویی دو جزیره «سقطری» و «کیلمیا» در مجاورت سومالی قرار دارند و با وجود اینکه بیش از ۲۰۰ کیلومتر با یمن فاصله دارند متعلق به این کشور است و سومالی حقی برای حضور و تصاحب جزایر را ندارد.
با کمال تأسف در حال حاضرامارات از جزیره «زرکوه» با تمام توان خود نفت و گاز استخراج میکنند و مشغول آماده سازی برای بهره برداری از موهبت های خدادی جزیره «آریانا» برای تبدیل کردن آن به قطب گردشگری هستند و در این بین شاهد هیچ نوع واکنشی از سوی ایران برای بازپسگیری جزایر یاد شده نیستیم. وزارت امورخارجه نیز سالیان است که دست روی دست گذاشته وگویا در حد پیگیری حقوقی بسنده کرده است تا با این روش شاید جزایر را پس بگیرند و هیچ خبری هم با کمال تأسف در اینباره منعکس نمیشود.
اما دو جزیره گمنام و زیبای دیگر به نام «سیری و لاوان» که معروف هستند به «مروارید خلیج فارس» در اختیار داریم که کاملاً مالکیت مردم در آنها بلاموضوع شده و اسناد مالکیت قدیمی ملت روی هواست و مالکیت کل این جزایر به «شرکت فلات نفت قاره ایران» واگذار
شده است.
با اینکه این شرکت نفتی سالهاست در جزایر؛ «قشم ، سیری و لاوان» ازجزایر استان هرمزگان و جزیره «خارگ» در استان بوشهر مشغول عملیات استخراج نفت و گاز است، اما دفتر مرکزی آن در تهران قرار دارد و نه هرمزگان!ازسویی سهم انجام مسئولیت های اجتماعی این شرکت دولتی نفتی که از منابع استان استفاده می نماید، برای مردم هرمزگان صفر است.
جالب تر اینکه فلات قاره در زمینه اشتغال نیروی بومی حتی نیروهای فضای سبز خود را از همه استانهای ایران (شمال ، تهران ، اصفهان ، شیراز ، اهوازو…) به جز هرمزگان تأمین میکند،گویا به شکل نانوشته ای مصوب کرده اند که استخدام نیرو در هر سطحی از استان هرمزگان که بیشترین منافع را از آن بهرهمند میشوند ممنوع است! از همین رو به و از همه نقاط کشوربه جزایر تحت تصاحب خود پرواز گذاشته اند تا نیروهای شاغل در آنجا را جابهجا کند، ولی یک پرواز هم به مرکز استان هرمزگان ندارند، یعنی به همان دلایل نگذاشته اند.
از سویی این شرکت قانون را درچشم پوشی و سکوت کامل نمایندگان استان درمجلس و نماینده عالی دولت در استان دور زده و به همین راحتی سهم دو درصدی از فروش نفت را بالا کشیده، بماند که بنا بر موارد یاد شده هیچ چیزی نصیب استان نمی شود، حتی مردم مظلوم و محروم جزایرکه پیوسته در معرض آلودگی های ناشی از فعالیت ابزارهای قدیمی آنها هستند و سلامتی آنها را نشانه رفته است،نیز از فواید آن محروم هستند .این در حالیست که اکثر جزایر ایران در خلیج فارس و مردم آن جزو محرومترین و فقیرترینهای کشور هستند به حدی که برخی از آنها حتی از امکانات ابتدایی زندگی هم محرومند.
پایان سخن اینکه با اوصاف یاد شده، در مورد جزایر باارزش نفتی ایران نه خبری می شنویم و نه نماینده ی مجلسی سینه چاک می کند و حرفی نمیزنند، گویا جزایر یادشده به علت قلت جمعیت، کاملاً از نقشه ذهن شکار آرای آنان پاک شده است و دولت با ندادن امکانات اولیه زندگی به مردم این جزایر و به رسمیت نشناختن مالکیت مردم که سالهاست در آن سکونت دارند،اثبات کرده که همگام با شرکت های جزیره خوار، برعلیه ساکنان جزایر یادشده یاری کرده است.