اختصاصی ندای هرمزگان-دکتر صمیم ارزانی
در دل طبیعت، میان سبزهزارها و زیر سایه درختان کهن، گونهای از زندگی نهفته است که گاه زیبایی فریبندهاش مرز بین حیات و مرگ را محو میکند. قارچها، این موجودات اسرارآمیز، قرنهاست که در فرهنگهای مختلف جایگاهی خاص داشتهاند؛ هم بهعنوان مادهای خوراکی و گاه دارویی، و هم بهعنوان نمادی مرموز و گاه ترسناک. اما پشت این ظاهر بیآزار، خطری کشنده کمین کرده است: قارچهای سمی که مصرف حتی مقدار اندکی از آنها میتواند عوارض جبرانناپذیری به همراه داشته باشد، تا جایی که زندگی فرد را در مدتی کوتاه به کام مرگ بکشاند.
هر ساله با فرارسیدن فصل بارندگی، شمار زیادی از مردم برای گردش در طبیعت یا جمعآوری گیاهان خوراکی به دامان جنگلها و کوهستانها پناه میبرند. در این میان، قارچچینی بهعنوان فعالیتی تفریحی یا حتی منبعی برای تأمین غذا رایج است. اما ناآگاهی از تفاوتهای ظریف میان قارچهای سمی و غیرسمی، فاجعهای است که در کمین بسیاری از این افراد نشسته است. قارچهای سمیِ خانواده «آمانیتا»، مانند «آمانیتا فالوئیدس» یا «کلاهک مرگ»، نمونههایی هولناک از این موجودات هستند. این قارچها با ظاهری اغلب فریبنده—کلاهکی سبز-زیتونی یا سفید، تیغههای سفید، و پایهای پیازمانند—حتی در مقادیر بسیار کم، حاوی سمومی کشنده مانند «آماتوکسین» هستند که بهخ سلولهای کبد حمله کرده و در مدت ۴۸ تا ۷۲ ساعت، نارسایی حاد کبدی را رقم میزنند.
نکته ترسناک اینجاست که نشانههای مسمومیت با چنین قارچهایی، اغلب با تأخیر ظاهر میشوند. فرد ممکن است پس از مصرف، ابتدا دچار دردهای شکمی، تهوع، استفراغ، و اسهال شدید شود، اما پس از گذشت چند ساعت، این علائم موقتاً فروکش کنند و تصور بهبودی پیش آید. این «فاز آرامش» گمراهکننده، در واقع زمانی است که سم بهآرامی در کبد رسوب کرده و تخریب را آغاز میکند. با بازگشت علائم—اینبار به شکلخ یرقان، خونریزی داخلی، سردرگمی ذهنی، و نهایتاً کما—امکان نجات فرد بهسرعت کاهش مییابد. حتی با پیشرفتهترین روشهای درمانی مانند پیوند کبد، نرخ بقا در چنین مواردی بهشدت پایین است.
متأسفانه، تشخیص قارچهای سمی از انواع بیخطر، حتی برای چشمان آموزشدیده، دشوار است. برخی گونههای سمی، همچون «فرشته ویرانگر» (Destroying Angel)، تقریباً همشکل قارچهای خوراکی هستند. افزون بر این، باورهای نادرست عمومی—مانند آزمایش شیرین یا تلخ شدن قارچ با قرار دادن آن درون ظرف نقره—هیچ پایه علمی ندارند. حتی پختن، خشککردن، یا جوشاندن قارچهای سمی نیز سموم آنها را از بین نمیبرد.
پزشکان و کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند: کوچکترین بیتوجهی در مصرف قارچهای وحشی میتواند فاجعهای جبرانناپذیر باشد. توصیه اکید این است که از چیدن و مصرف هرگونه قارچ ناشناس در طبیعت خودداری شود، مگر زیر نظر متخصصان مجرب. همچنین آموزش کودکان برای عدم تماس یا چشیدن گیاهان ناشناس، ضرورتی انکارناپذیر است. در صورت بروز هرگونه شک پس از مصرف قارچ، حتی اگر علائمی وجود ندارد، مراجعه فوری به مراکز درمانی حیاتی است، چراکه سموم کبدی زمان را برای نجات بیمار به دشمنی بیرحم تبدیل میکنند.
طبیعت همیشه مهربان نیست؛ گاه در زیباییهایش زهری کشنده نهفته است. احترام به این مرز نامرئی بین بهرهبرداری و خطر، تنها راه حفظ جان است. شاید این جمله قدیمی را باید بار دیگر به خاطر سپرد: «همه قارچها خوراکی هستند… اما برخی از آنها تنها یکبار خورده میشوند.»