گردآوری مطالب: کاظم گلخنی
نگاهی کوتاه به وضعیت بندرعباس از انقراض صفویه تا ظهور افشاریه با قیام قوم غلجایی در قندهار و شکست های متوالی قشون های اعزامی، ناامنی همه جای کشور بخصوص نواحی جنوب را در فراگرفت.
همزمان با حمله افغانها به ایران دست اندازی برخی از قبایل شرقی به جنوب فارس و بندرعباس نیز شدت گرفت.
لارنس لاکهارت در کتاب انقراض سلسله صفویه نوشته؛ پس از آنكه لطفعلي خان داغستاني برادرزاده اعتمادالدوله {وزیر اعظم } از سواحل خليج فارس فرا خوانده شد (وي لشكري براي حمله به عمان گرد آورده بود) قبایل راهزن متوجه گمبرون شدند و در ماه دسامبر چهار هزار نفر از آنها به بندرعباسی درآمدند. ناخدا الكساندر هميلتن كه در آن وقت در گمبرون بود با عده اي از ملوانان به كمك كارمندان كمپاني انگليسي هند شرقي شتافت. عده مدافعان در حدود پنجاه تن بود. هميلتن درباره آنچه روي داد مي نويسد: بندرعباس غارت شد، ولی با توپخانه و تفنگ، بیشتر بلوچ ها را کشتیم و باقی هم فرار کردند.
بعد از تسلیم شدن خفت بار سلطان حسین صفوی و بر تخت نشستن محمود افغان، حکومت افغانه حدود هفت سال ( ۱۱۰۱ تا ۱۱۰۸ شمسی) بر برخی از ولایات ایران ادامه یافت.
در این مدت عثمانی ها تا همدان و روس ها نیز شمال ایران را اشغال کردند.
بعد از شکست اولیه در تصرف شیراز و هزیمت افغانها بار دیگر به دستور محمود افغان ارتشی از افغان ها به فرماندهی زبردست خان (با اصالت ایرانی که در قندهار رشد کرده بود) عازم شیراز شد و بعد از چند ماه محاصره، این شهر نیز تسلیم شد.
بعد از سقوط شیراز، افغانها در ادامه لار را بی دردسر تصرف کردند.
با سقوط لار همه ی مناطق ساحلی از جمله بندرعباس تحت سلطه افغانها قرار گرفت.
از سوی زبردست خان که حاکم ولایت فارس شده بود، برود خان نامی به عنوان حاکم بندرعباس منصوب شد. برود خان مدتی در لار مستقر شد.
در دوره چهارساله اشرف افغان، قیام های بزرگ و کوچکی علیه بیگانه در اغلب نقاط کشور آغاز شد.
بزرگترین نیروی مبارزه با دشمنان خارجی تحت فرماندهی شاه طهماسب دوم {فرزند شاه سلطان حسین محبوس در اصفهان} شکل گرفت که در حوالی مازندان با نادر قلی خان که بخشی از خراسان را در فرمان داشت متحد شد.
در جهرم نیز قیامی توسط سلطان سید محمد نامی از نوادگان شاه سلیمان { پدر سلطان حسین صفوی} برپا شد. این قیام با شکست وی و فرارش به بندرعباس ادامه یافت.
وی هشت ماه بندرعباس را محاصره کرد، اما توان شکست افغانها را نداشت و با معدود افرادش به خراسان رفت.
در آن ایام طبق نوشته دفتر شرکت تجاری هلندی، درآمد گمرکی بندرعباس به سبب جنگ و ناامنی به رقم حیرت آور صفر رسید. به زودی، مقصد تجارت کشتی های بزرگ از بندرعباس به بندر بصره که تحت فرمان سلاطین عثمانی بود تغییر کرد. افغانها قدرت تامین امنیت جنوب کشور را نداشتند و بیشتر حواسشان به سمت تهدیدات ارتش عثمانی در همدان بود، عاقبت هم جنگی بین آنها رخ داد و عثمانی ها در کمال تعجب شکست خوردند.
آن سالها به حدی اوضاع به هم ریخته شد که تاجری هلندی تصمیم به اشغال بندرعباس گرفت. لیکن به سبب قلت افراد توفیقی بدست نیاورد.
در این شرایطاکثر دفاتر کمپانی های تجاری از بندرعباس کوچ کردند و در بصره مستقر شدند.
علت این ناامنی ، فعالیت راهزنان در راههای منتهی به شیراز و کرمان بود و معدود کاروان های تجاری هم که از بندرعباس راهی ولایات می شدند، عمدتا توسط راهزنان تاراج می شدند.
این اوضاع مصیبت بار حدود هفت سال{ ۱۱۰۸ شمسی} ادامه یافت. عاقبت ارتش منظم نادری طی چند جنگ بزرگ در مهماندوست، دره خوار،مورچه خورت، زرقان و پل فسا، ارتش بزرگ افغانها را شکست داد.
باقیمانده افغانها که قصد فرار به بندرعباس را داشتند با تعقیب ارتش نادری حوالی لار به دام افتادند.
گویند از ارتش ۱۲۰ هزار سرباز افغان، فقط هشتصد سرباز جان به در برد که بر کشتی نشسته به بحرین و عمان رفتند.
البته آنهایی که بحرین رفتند، همگی با حمله حاکم بحرین کشته شدند و دسته ای که به عمان شتافتند، طبق روایات به گدایی و سقایی مشغول شدند.
بدین سان با رسیدن اولین احکام نادری به معدود شرکت های تجاری خارجی و بزرگ شه بندر و ناخدایان بندرعباس، مبنی بر عدم جابجایی نیروهای فراری افغان به مردم بندرعباس، محرز شد که سلطه بیگانه بر کشور تمام شده است.
منابع ؛ کتاب تاریخ خلیج فارس ، انقراض سلسله صفویه ، ایران در عصر افشاریه، نادرشاه، تاریخ کامل ایران، یادداشت های کمپانی هندشرقی ، تاریخ منازعات ایران و انگلیس