م. موسوی
بحث ادعاهای واهی برخی از کشورهای عربی بربخشی از سرزمین ایران، سالهاست که با افت وخیزهای متفاوت مطرح می شود، اما از آن جا که چنین ادعاهایی مبنای حقوقی ندارد، همچنان در بین الملل بی شنونده مانده است . ولی برخی از کشورها از این ادعا ها برای خود تبره ای ساخته تا مثلا هدایت کشورهای کوچک عربی حاشیه خلیج فارس را برعهده بگیرند. از صدام گرفته که به بهانه دفاع از تمامیت ارضی این کشورها و طرح چنین ادعاهایی مدام هیزم برآن می ریخت تا سرانجا که با حمله به کویت وافزودن آن به کشورعراق و آواره کردن مردم آن کشور ، نشان داد که تمام آن شعارهای خلیج…خلیج… برای خودش بوده ونه کشورهای کوچک عربی، هم اکنون هم السودانی نخست وزير فعلی عراق همان سازرا کوک کرده، با خلیج…خلیج…گفتن همان داستان را تداعی می کند، شاید طرفدارانی پیدا شوند که بتوانند عراق را به پدرخواندگی عربها در بیاورد. البته پرواضح است که تمام این جسارتها زمانی رایج می شود که دیپلماسی ما ضعیف عمل می کند. . محمدعلي ابطحي در ارتباط با این گونه رخدادها می گوید: سالهاست که کشورهاي عربي منطقه در ارتباط با برخي از جزاير ايراني خليج فارس ادعاهايي را مطرح ميکنند و نام خليجفارس را تحريف ميکنند، اما اين ادعاها در زماني که دستگاه سياست خارجي ايران در اوج فعاليت خود بوده است، کمتر شنيده ميشد. خصوصا دوران اصلاحات که سيدمحمد خاتمي با طرح گفتوگوي تمدنها توانسته بود رابطه خوبي را با کشورهاي منطقه برقرار کند. در آن زمان روابط ايران و امارات و برخي از کشورهاي عربي در اوج خود بود: «در دوران اصلاحات بنده مسئول روابط ايران و امارات متحده عربي بودم. ايران در آن زمان به اين نتيجه رسيد که بايد روابط خود را با کشورهاي منطقه مستحکم کند. زيرا زماني که ايران روابط خود را با کشورهاي منطقه از جمله کشورهاي حوزه خليج فارس تقويت ميکرد، اين تقويت روابط به هيچ وجه به ضرر ايران نبود و روابط ايران با امارات و ساير کشورهاي عربي در سطحي بود که آنها حتي در مورد حاشيهها و ادعاها هم بحث نميکردند. واقعيت آن است که زماني که روابط خوب باشد توسل همسايگان به روشها و راههاي ايذايي کمتر ميشود.
همین شل وسفت کن های دستگاه دیپلماسی است که به رییس جمهورچین آن جسارت و به السودانی این توان را می دهد که علیرغم محتاج بودن به حمایت های ایران ،اینگونه نسبت به ادعاهای واهی در عراق و خارج از آن،درمقابل رسانه ها طرح دعوی کند.