ندای هرمزگان – مهدی میرآبی
برای اولین بار و به همت «بنیاد حکمت و فرهنگ میناب» که یک نهاد مردمی است قرار است روز بزرگداشت میناب برگزار شود. اقدامی دیر اما تحسین برانگیز. میناب با این قدمت و غنای فرهنگیاش اکنون باید صاحب چند بنیاد و اندیشکده بود اما این خواسته گویا رؤیا گونه به نظر میرسد.
زیرا در این شهر طی چند دههی گذشته نه اتحادی میان عمدهی مدیرانش وجود داشت و نه مسئولینِ عملگرایی بر کرسی ریاست این شهر تکیه زده بودند. به بیان دیگر میناب یک شهر سیاستزدهی سنتی است که به جای رقابتِ سالم در جهت توسعه، با تخریب برای به زیر کشیدن هم تلاش میکنند، واقعیتی است که نباید کتمان کرد. همین امرِ مهم (داشتن مدیران به شدت محافظه کار) عامل اصلی عقب ماندگی میناب است. همهی قصورات را که نباید به گردن بندرعباس انداخت.
بنظرم با چنین کاستیهایی، در شهری که مسئولینی با خصلتی محافظهکار دارد پیشقدم شدن در راه فعالیتهای مردمی و مدنی امر مبارکی است و برگزاریِ چنین همایشهایی را باید بهخودیخود به فال نیک گرفت. دقیقاً دلیل دیر پا گرفتن چنین نهادهایی همینی بود که ذکر کردم.
با این همه، ریشهی بسیاری از پیگیریها و مطالبات از دل همین همایشها و گردهماییها بیرون میزند. جایی که افرادِ دلسوز، متفکر و راهگشا همدیگر را میابند و با جلسات و سخنرانی مردم را به مطالبهگری تهییج میکنند. هیچ راه بهتر دیگری وجود ندارد که برای به ثمر رساندن مطالبات از مجرایی جز سمنها یا NGO که قابل تحمل برای حکومتهاست اقدام نمود.
میناب پیش از این یکبار تجربه فعالیت در این حوزه را تحت عنوان «نجم» از سر گذرانده و با تمام معایب و کاستیهایی که داشت به موفقیتهایی رسید. پلمب چند چاهِ عمیقِ غیر مجاز که مساحت بسیار زیادی از دشتها را میبلعید کار کوچکی نبود. اتحاد و خوی مطالبهگری که به شکل طبیعی برای تکتک افراد از هر طبقه با گرایشهای مختلف ایجاد شد دستاورد دیگرش بود.
امیدوارم روز بزرگداشت میناب شروعی برای شناخت کل مردم ایران از این «نگین انگشتری جهان» باشد و اثرات مثبت این همایشها در بعد عملیاتی دیده شود.