صنایع دستی هرمزگان را که در شبکه های مجازی بالا و پایین می کنم، حلقه ی گم شده ای را می یابم که حرفی از آن در میان نیست که آن حلقه گم شده، لنج سازی سنتی هرمزگان، با قدمتی به مراتب دیرینه تر از دیگر انواع هنرهای دست ساز است ! و سخن آن در حد جذب گردشگر جهت بازدید از کارگاه های لنج سازی است که اکثر این کارگاه ها به صورت نیمه تعطیل یا تعطیل در آمده اند .مهم این جاست که این صنعت سنتی دستی استان با قدمتی بسیار دیرین که در بعضی متون به زمان خشایارشاه (هخامنشی) می رسد و از ابتدا هنر دستان مردمان این مرز و بوم بوده ، به گذار فراموشی می رود !این خوب است که وقتی حرف از صنایع دستی هرمزگان می شود هنرهایی چون خوس و گلابتون دوزی، زری و سواس و حصیر بافی و ….. سخن به میان است ، هر چند که صحبت هنر آموزان این عرصه ، از ناخشنودی و کمرنگی در حمایت و گسترش این هنر است ؛ ولی جای امیدواری است است که در رده صنایع دستی فراموش شده جای نگرفته اند .اما نباید به این اندک بسنده کرد ، تا به سرنوشت هنرهای فراموش شده دیگر این سامان چون «صنعت لنج سازی استان» که اکنون جای خود را به لنج های فایبرگلاسی داده اند ، دچار شوند؛عرصه ای که هیچ صنعت مدرنیته ای دیگرنمی تواند زحمت و دقت چکش کاری هنرمندانه استادان لنج ساز و تلاش آنها را از« بندر گنگ تا گارگاه های بزرگ در لافت و پی پشت قشم » نادیده بگیرد ، و حاصل اندوخته های استاد کاران، که میراث فرهنگی این خطه اند و دوشا دوش به نسل دیگر منتقل کرده اند جایگزین کند تا نقل داستان از آزمون و خطاها را نگارد و تحمل شرجی را با زمزمه و هم نوایی آهنگین درساخت جهازها به فراموشی سپارد !این صنعت پر پیشه جدای از جاذبه گردشگری و بوم گردی که این هنر را در عصر حاضر به تماشای همگان میگذارند ،می تواند راهی جهت معرفی بیشتر آن باشد تا در این تنگناهای تورم ، رونقی چند سویه برای استان و صنعت گردشگری باشد و کارگاه ها را از مرز تعطیلی به چرخ گردش بکشاند که این مهم با ارایه تسهیلات کم بازده به گردانندگان ،عاملی جهت پیشبرد و رونق فرهنگی – اقتصادی است که هم این صنعت را به استانداردهای ایمن سازی نزدیکتر کنیم و دیگر آنکه این هنر چنین ارزشمند و کهنه را از گرداب فراموشی مصون نگه داریم.