هدی عطایی
خواندن ، مطالعه و کتاب خوانی که هر چقدر هم از فواید آن بگوییم باز هم کم است. از هر جا حتا اگر بگویم از در و دیوار از فایده های آن سخن و کلام می بارد بی راه نگفته ام؛ اما با همه این بارش های کلامی و گفتاری و نوشتاری چرا آمار مطالعه در کشور پایین است و افراد کمتری از شوق و یا اشتیاق شان برای خرید کتاب یا مطالعه آن حرف می زنند! می شود گفت بچه های دبستانی هم به نوعی فراری از مطالعه و یاد گیری هستند. خود را به یاد می آورم زمانی که کودک بودم و در سن یادگیری ، بالطبع در آن زمان معنای یادگیری را نمی دانستم اما خانواده با آموزش های خود مرا در چارچوب های یادگیری و مطالعه قرار می دادند و در خاطر دارم که چقدر تنوع کتاب داشتم؛ با عکس های زیبا و جذاب، که وقتی پدرم برایم خریداری می کرد تا پاسی از شب بدون آن که کلمه ای بتوانم از آن کتاب بخوانم آن را ورق می زدم. آن قدر عکس ها و نقاشی های کتاب متناسب و برایم جذاب بود که به انتظار می نشستم تا پدر یا مادرم فرصت کنند و کتاب را برایم بخوانند. این را گفتم که خانواده نقش اساسی و اولیه در ایجاد انگیزه یا آموزش خواندن و مطالعه را در فرزندان خود ایجاد می کنند و این را می دانم که هر چه این وسعت آموزشی از کودک و خانواده فراتر رود بازخورد آن در خدمت به جامعه پیرامون بالاتر می رود. این همان سرمایه گذاری در ارتقا سطح فرهنگ و اجتماع است.وقتی که در زنگ مدرسه برای تشویق به کودک کتاب کادو می دهیم یا در جشن هایی چون تولد و مناسبتها این قبیل هدیه دادن را در کنار دیگر علایق کودک خود بگنجانیم، در بزرگسالی کودک، بهتر به توانمندی فردی ، توسعه وشکوفایی استعدادهای خود و گسترش آن پی می برد . این همان دوست، گنج و سرمایه ایست که در اعماق وی اثرات واقعی کتابخوانی و مطالعه را تا آن جا به جای گذاشته که با استفاده از آموخته های خود می تواند برتوان فردی خود بیافزاید.آماری که در حال حاضر با حساب سر انگشتی هم می توان بدست آورد، از عدم یا کم وقت گذاشتن برای مطالعه و سطحی نگری و بی ارزش دانستن کتاب خوانی یا بهتر بگویم که در بها ندادن به مطالعه و یادگیری است که در دنیای رنگارنگ مجازی رنگ باخته و تقریبا کمبود کتاب های متنوع و جذاب متناسب با گروه سنی مختلف آن را کم رنگ کرده است ! همین الان که بخواهی کتابی را هدیه بدهی ،کتابی که آنقدر جذاب باشد که کودک را از جذابیت دنیای مجازی به خود بکشاند و با آن رقابت کند، جای آن واقعا خالی است و چه بسا که بزرگسالان هم از بها دادن به بهای گرانی اش، از آن فاصله گرفته اند و کتاب خوانی و مطالعه برای کودک، در درس پس دادن و گذر در حد نمره مطلوب در بخشی از تعلیم و تعلم خلاصه شده است! کودکی که هر چه می آموزد از فضا و آموزه های بزرگسالانش است و از آن الگو برداری یا تقلید می کند وقتی می بیند که والدین از کتاب حرف نمی زنند که اگر هم باشد در حد جواب پس دادن های مدرسه و معلم است و روز مره گی های دانش آموزی، ره آورد آن آموزه های سطحی و به دور از تعمق است که هم زبان مادری و هم فرهنگ یادگیری را به انحطاط می کشاند. از فضای بی محتوای مجازی که چیزی برای یادگرفتن و یاد دادن ندارد انتظار نمی رود چه برسد به اینکه زبان فارسی و ادبیات را پاس بداریم و جامعه ی پیرامون خود را قدر بنهیم . رفتار و آداب اجتماعی که این روزها در جامعه با آن مواجه و از افراد می بینیم همه از فقر سواد است! پایمال شدن حقوق دیگران و خود از نحوه رانندگی و آداب تاکسی سوارشدن یا ایستادن درصف نانوایی برای خرید نان تا آسیبهای دیگر اجتماعی، که نرمال شده است! زیرا که فراگیری الفبای حقوق و آداب اجتماعی، پایه اش از مطالعه و یادگیری در کودکیست.افکار و سناریوهایی که با خواندن کتابی خوب در ذهن کودک نقش می بندد و چشم اندازش در جامه و رفتار او نمود پیدا می کند ؛ بسیار خوب گفته اند که کودکان آینده سازان هر سرزمینی هستند به شرط آنکه شالوده و بنیان تربیتی آن ها در جامعه با کتاب و آموزش خوب شکل گرفته باشد .
منتشر شده در روزنامه ندای هرمزگان مورخ 1402/09/18 شماره 4301