هدی عطایی
باشنیدن خبر زلزله افغانستان که به دنبال آن مشهد هم به لرزه افتاد، ترس و وحشت آنها را از زلزله های گذشته هرمزگان که داشتم، به خوبی احساس کردم.
سری به فضای مجازی که می زنم طبق معمول تمام مسوولین از این رخداد یا پدیده طبیعی صحبت می کنند و بیشتر از زلزله وقوع نیافته احتمالی در تهران سخن می رانند که اگر چنین شود، آن می شود و اگر چنان شود چقدر فاجعه آمیز است! یا مثلا در فلان ساعت شب موقع خواب یا بیداری چه ها که نمی شود و در آخر به اینکه خدا نکند این اتفاق بیفتد، نگرانی ها ختم بخیر می شود! اما با این آمار دقیقی که کارشناسان از تلفات احتمالی می دهند، هیچکس مسئولیت انجام آن را به گردن نمی گیرد یا علاج واقعه را پیش از وقوع نمی کنند و کسی دست به کار نمی شود تا حداقل بتوانند زیرساخت های لازم را برای کمتر کردن فاجعه و خسارات احتمالی انجام دهند، تنها از آمار و ارقام کشته ها و برآورد خسارات حرف می زنند تا مدیریت بحران بیاید و آن را در زمان وقوع حل کند! که عطف به سابقه وقتی بحرانی بوجود می آید که یکباره همه چیز در هم شکند ؛ مانند زلزله قشم که حتی بیمارستان و فرودگاه قشم کارایی لازم خود را برای ستاد بحران از دست داد و چنین گمانه زنی هایی را بر باد داد. پس چرا با وجود اخطار کارشناسان خبره ، کسی دست به کار نمی شود؟! اینگونه رفتارغیرمسئولانه یک نقص اساسی در نظام تصمیم گیری ما و نادیده گرفتن جان انسانها و سرمایه های کشور است!. در همین شهر بندرعباس که روی گسل فعال هرمز- گنو«زون زاگرس» واقع شده و تاکنون در صدر تکان های پیوسته لرزه نگاری کشور است، خدایی ناکرده! بنا به سابقه اگر زلزله ای به بزرگی هرات یا ترکیه اتفاق بیفتد، فاجعه ای کمتر را رقم نمی زند؛اما علی رغم شناسایی ساختمان های نا ایمن در بندرعباس، هیچ اقدامی از سوی شورای شهر در جهت ایمن سازی ساختمان ها ، انجام نمی گیرد و تنها به فرستادن نامه به مالکان آنها بسنده شده است . این در حالیست که شهر سازی ندرعباس به گونه ایست که با وجود آنکه در کنار دریای پهناوری آرمیده است، با کوچکترین بارش در زمان بارندگی ، راه بندان و سیلاب صورت می گیرد و همه چیز مختل می شود، چه رسد به وقوع زمین لرزه ای فاجعه آمیز در شهر که با تداوم ساختمان سازی های غیر مهندسی و عدم جلوگیری از ساختن سازه های نا ایمن و هر چیز دیگری که رعایت آن دراصول مهندسی مسکن و شهرسازی و استاندارد سازی آن لازم است،همه این ها هشدارهای روشنی به مدیریت شهری و ستادهای بحران است که علاج واقعه را پیش از وقوع سازند نه پس از واقعه؛ پای صحبت شهروندان زلزله زده فین و سایه خوش و… که بنشینی همچنان در انتظار محقق شدن وعده های داده شده مسئولین هستند! یاد دارم بعد از حادثه فاجعه ی ریزش ساختمان متروپل آبادان که بدون زمین لرزه ای، خود فرو ریخت و جان بیش از چهل نفر را گرفت،بر اساس رویه ای همیشگی که هر اتفاقی بیفتد تازه به یاد کارهای ناکرده می افتیم، شورای شهر بندرعباس سریع تشکیل جلسه داد تا خانه های نا ایمن را شناسایی و دستور ایمن سازی آن داده شود، اما حال که جویای نتیجه آن می شویم رییس جدید شورای شهر با فرار رو به بهانه ی اینکه این موضوع در زمان رییس شورای قبلی شهر بوده است و اطلاعی از آن ندارد، مصداق همان است که در بالا گفتم. حادثه متروپل تکانی به شورا داد و حادثه که فرو نشست به گفته رییس فعلی شورا، گرد بی اطلاعی برحافظه های تاریخی شورا فرو می نشیند و به هر بهانه ای شانه را از مسئولیت خالی می کنند. ضرب المثلی می گوید: تا این بوده همین بوده والسلام؛ شهروندان می مانند و هنگام وقوع حادثه های فاجعه آمیز با تن زخم خورده و جان عزیزی از دست داده و مالی باخته؛ که جمُلات پی در پی اظهار تاسف مسوولین می شنوند و تحلیل های چرا…. چنین شدِ آن چنانی…!