نوشته ی: مک کارتی و جیمز کیل پاتریک – آمریکا
تصویرگر: جف مک نلی / ترجمه ی: میترا هوشیار
فروپاشی
هیچ کس تا به حال فروپاشی را از نزدیک ندیده است. فروپاشی ها همیشه یا در حال گذار هستند و یا در حال فرار. مشکل از فروپاشی نیست، از ناظران آن است که یا آن قدر مشغول نظاره ی «فروپاشی در حال گذارند» یا در حال تماشای «فروپاشی در حال فرار» که هیچ وقت نمی توانند فروپاشی را از جلو و در حالی که دارد نزدیک می شود مشاهده کنند.
اگر فروپاشی به شما نزدیک شده باشد دیگر خیلی دیر است و فایده ای ندارد که او را پشت سر نظاره کنید. این در مورد همه ی فروپاشی ها صدق می کند -فروپاشی اجتماعی، فروپاشی اقتصادی، فروپاشی فرهنگی و غیره. دو نوع مکتب فکری در مورد تشخیص فروپاشی از جلو یا زمانی که به شما نزدیک می شود وجود دارد. یکی از این مکاتب میگوید فروپاشی بیرحم است و سرش را همیشه آن قدر پایین نگاه می دارد که وقتی به سمت ما می آید، دیده نشود؛ مکتب دیگر بر این عقیده است که فروپاشی خونگرم است و گردن خیلی درازی دارد و آن را همیشه بالا نگه می دارد تا بتواند ببینند که آیا فروپاشی
قبلی کاملاً آن محل را ترک کرده، یا دارد از جلو به سمت او می آید.