ندای هرمزگان- حسین تهرانی
«… می دانید که امروز برای شما چه عید بزرگی است؛ امروز روزی است که شما از خرابه نادانی به شهر دانایی داخل شده اید! می دانید مدرسه چه جایی است؟ مدرسه جای خداشناسی است؛ مدرسه جای تربیت و تعلیم است؛
همه علما، همه وزرا، همه بزرگان از مدرسه بیرون آمده اند. انشاء ا… سعی می کنید شما هم آدم بزرگ و یکی از بزرگان شوید.
تاریخ امروز را باید تا آخر عمرتان در یادتان نگه دارید که در روز پنجشنبه پنجم ربیع الاول ، اول برج میزان ۱۳۰۴ وارد مدرسه شده اید … »!
(از مقالات میرزا حسن رشدید که در شماره سال سوم « مجموعه معارف» نوشته است )
میرزا حسن تبریزی مشهور به رشدیه که پایه گذار سیستم نوین آموزش و پرورش در ایران و مدارس به سبک جدید است، در اوج مصائب اولیه خود برای راه اندازی مدارس نوین و هجرت های ناگزیر خود از این شهربه آن شهر، شاید گمان نمی کرد که روزی فرا برسد که پول و ثروت در امر آموزش و درس و مدرسه تعیین کننده باشد وروزی برسد که برای با سواد شدن می بایست حساب بانکی پرو پیمانی داشت تا بتوان ثبت نام کرد و درس آموخت.
***
نظام آموزشی در ایران ، از راه اندازی و تشکیل «دار الفنون» و بعد ها، شکل گیری مدارس جدید به همت میرزا حسن رشدیه تا به امروز، فراز و فرود های بسیاری پشت سر گذاشته است.
دراین میان، « رایگان « بودن یا نبودن امر آموزش، در ادوار مختلف همواره محل مناقشه بوده است چندان که حتا در دوران مشروطیت و با وجود تاکید انقلابیون بر لزوم ارتقای سطح فرهنگ و «دولتی» کردن تمامی دبستان های تهران، این رویه برقرار نماند و پس از چندی، مدارس به دو شیوه « دولتی» (مجانی) و « ملی» (پولی ) ادامه حیات دادند.در مدارس دولتی «شهریه» دریافت نمی شد و در مدرسه های ملی، از ماهی « یک قران» برای کلاس ابتدایی تا ماهی 2 و نیم قران برای کلاس های پنجم و ششم شهریه می گرفتند!
***
با وجود آن که «رایگان» بودن تحصیل از پایه ابتدایی تا دیپلم متوسطه، پیش و پس از انقلاب به صورت رسمی در قوانین اساسی و موضوعه مورد تاکید قرار گرفته بود، مقتضیات زمان و بروز برخی تنگنا ها پس از انقلاب موجب شد تا بحث «پولی شدن تحصیلات» و راه اندازی دوباره مدارس خصوصی در سطح مدیران و مسوولان مطرح شود.
در سال های ابتدایی دهه 60 و دقیق تر، در میانه سال 1362 بحث رایگان بودن یا نبودن آموزش از بحث های جدی میان مسوولان دولتی و حکومتی بود.
گروه مشهور به « چپ» ها طرفدار آموزش رایگان تا پایان تحصیلات دانشگاهی بودند و گروه معروف به « راست»ها ، حامی ادامه کارمدارس خصوصی البته به سبک و سیاق مدرسه های «علوی» و «رفاه» قبل از انقلاب بودند.
پایان جنگ و آغاز «دوران سازندگی» اما، فصل جدیدی برای آموزش و پرورش بود و قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی در 3 خرداد 1367 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و مدارس خصوصی با نام هایی جدید مانند: غیر دولتی، نمونه مردمی ، غیر انتفاعی و…، یکی پس از دیگری تاسیس شدند و نام « مدارس غیرانتفاعی» برسر زبان ها افتاد؛ مدارسی که بر خلاف نام شان به چیزی جز» انتفاع» صاحبان اش فکر نمی کردند!
در این میان،هرچه بر دامنه گسترش مدارس خصوصی سابق و غیرانتفاعی فعلی افزوده شد، مدارس دولتی و مجانی! گسترش نیافت و همان مدارس دولتی نیز برای جبران کمبود بودجه و رفع نارسایی ها و مشکلات جاری و روزانه خود، ناگزیر از اخذ «پول « یا همان « شهریه» شدند البته با نام هایی جدید و به اسم « همیاری» و یا « کمک انجمن اولیا و مربیان»! و تاکیدات مقامات مسوول در خصوص قانونی نبودن اخذ هرگونه وجهی از سوی مدارس دولتی تنها در حد همان حرف و خبر و تیتر روزنامه ها باقی ماند وبرخی دیگراز مدارس دولتی نیز با انجام برخی تغییرات، به شکل مدارس نیمه دولتی – خصوصی درآمده و با نام های جدیدی مانند نمونه مردمی- نمونه دولتی و…،با گرفتن شهریه به فعالیت آموزشی خود ادامه دادند.
از شهریه 2ونیم قرانی تا شهریه های چند ده ملیونی!
در طول 3دهه گذشته تا به امروز، اگرچه شهریه مدارس و لوازم تحریر و کتاب و دفتر و… از دغدغه های جدی پدران و مادران در آغاز هر سال تحصیلی محسوب می شده اما معضلات اقتصادی کشور و تورم و گرانی های افسارگسیخته باعث شده تا بسیاری از والدین برای ثبت نام فرزندان خود ناگزیر از پرداخت شهریه های گاه چند ده ملیونی باشند. شهریه هایی که در مواردی، میزان آن بهت و حیرت آدمی را موجب می شود!
«بهروز مرتضوی» کارشناس مددکاری اجتماعی و استاد ارتباطات اجتماعی در این رابطه می گوید: مدارس پولی و خصوصی به راحتی از والدین شهریه های سنگین مطالبه می کنند و جالب اینجاست که در سال های اخیر، تعیین و اخذ شهریه های سنگین را « علی الحساب» عنوان کرده و از افزوده شدن احتمالی شهریه خبرمی دهند.
مرتضوی می افزاید: متاسفانه ملاک و مرجعی برای یکسان سازی وجود ندارد و بعضی از مدارس با برقراری برخی «فوق برنامه» ها ویا افزودن برخی کلاس های مثلن «ویژه» و مواردی این چنینی، شهریه های سنگینی مطالبه می کنند.
این استاد ارتباطات اجتماعی در خصوص دلایل عدم پیگیری و شکایت والدین می گوید که برخی از پدران و مادران از ترس برخوردهای منفی احتمالی واهمه داشته و می پندارند که ممکن است پیگیری و شکایت آن ها بر وضعیت آموزشی فرزندشان اثرسویی داشته باشد و عطلی شکایت و پیگیری اخذ شهریه های سنگین را به لقایش می بخشند!
پرده اول
آ-اَ-اِ-اُ
«ا» با کلاه -«ا» بی کلاه
ب – ب اول – ب وسط – ب آخر
«ب» مثل بابا
«پ» مثل پول
«م» مثل مدرسه
«ش» مثل شهریه!
«سارا» امسال به مدرسه می رود
بابا برای نام نویسی سارا به مدرسه رفت
بابا آمد…
بابا با خسته و کلافه به خانه رسید
بابا باید پول زیادی بدهد تا سارا بتواند « خواندن و نوشتن» بیاموزد
بابا حوصله ندارد
او باید « دارا» را هم در مدرسه ثبت نام کند
بابا برای سارا و دارا باید لوازم تحریر و کیف و کفش و کتاب و دفتر بخرد!
بابا «پول» ندارد!
دارا انار دارد
سارا عروسک دارد
دارا با صدای بلند می خواند:
« آغاز سال نو
با شادی و سرور …
***
بهروز مرتضوی کارشناس مدد کاری اجتماعی در ادامه می گوید: این تنها شهریه نیست که امروز دردسرساز شده است بلکه نبود استراتژی مشخص آموزشی باعث شده که در طول 3 دهه گذشته شاهد تغییرات مختلفی در بعد آموزشی باشیم که نتیجه ای جز سرخوردگی و افت آموزشی و پدیده « مدرک گرایی» نداشته است.
اشاره این استاد دانشگاه به عبور از سیستم « نمره محور» و طرح ریزی سیستم « توصیفی» و نیز نظام «سالی – واحدی» در سالیان اخیر باشیم ؛ مساله ای که سردرگمی هایی را به دنبال داشت و تبعات آن همچنان باقی است.
پرده دوم
استعدادکشی با برنامه درسی!
در همین رابطه، وزیر آموزش و پرورش نیز برنامه درسی فعلی مدارس را ناکارآمد و استعدادکش دانسته و می گوید باید پیوندی میان فعالیتهای درسی و آموزشی برقرار شود. البته در چند وقت اخیر این موضوع با جملات متفاوت، بارها و بارها از سوی سایر مسئولان نیز شنیده شده، تا جایی که حتی رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نیز به وضعیت نامناسب برنامه درسی در نظام آموزشی اذعان داشتهاست!
برنامههای درسی مهمترین موضوع آموزش و پرورش است و باید اهداف نظام آموزشی از طریق همین برنامههای درسی تحقق پیدا کند. به عبارتی نقشه راهی که ما را به اهداف نظام آموزش میرساند همین برنامه درسی است، اما نه برنامهای که همه چیز را در کتب و متنهای مشخصی که در اختیار دانشآموزان قرار دادهاست، منحصر کند، بلکه در نظر گرفتن همه فرصتهای یادگیری و تربیتی که در فضاها و منابع متنوع و تحت هدایت مدرسه اتفاق بیفتد.
ناکارآمد و استعدادکش
علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش در نشستی با کارکنان دانشگاه فرهنگیان با اشاره به این که برنامه درسی مدرسه ناکارآمد است، گفت: «برنامه درسی، دانش محور، آموزشزده، غیرتربیتی، غیرمهارتی و استعدادکش است، بنابراین با این روش نمیتوان استعدادها را شناسایی و هدایت کرد».
او ادامه داد: «ضرورت دارد پیوندی میان فعالیتهای درسی و آموزشی برقرار شود تا از این طریق بتوانیم شکاف میان ذائقههای دانشآموزان را با برنامه درسی پر کنیم».
وزیر آموزش و پرورش به عدم تناسب درسی دانشجویان و انطباق آن با برنامههای درسی دانشآموزان نیز اشاره کرد و گفت: «باید پژوهشهای متقنی در این زمینه تهیه شود و باید بررسی کرد که از گذشته تاکنون چه تغییرات کاربردی در محتوای درسی ایجاد شدهاست».
متأسفانه در نظام آموزشی ما، برنامه درسی را به کتب درسی و ارزیابی آن را نیز به آزمونهای پایان سال و نمرات تقلیل دادهایم. در صورتی که اگر دقیقتر نگاه کنیم باید فراگیری مهارتها را نیز مدنظر قرار دهیم و با سنجههای دیگری به جز آزمونهای مرسوم دانشآموزان را محک بزنیم، اما متأسفانه به دلیل تمرکز بر کتب درسی، غفلت از منابع و محیطهای متنوع یادگیری و همچنین غفلت از پیوند زدن آموختههای داخل مدرسه و زندگی واقعی دانشآموزان، چنین امری محقق نشدهاست؛ موضوعی که رضوان حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش نیز بدان اشاره کرده و می گوید: «ممکن است همه دانشآموزان نیاز نداشتهباشند که ریاضیات و فرمولها را در سطح پیشرفته یاد بگیرند، اما قطعاً همه آنها به مهارتهای زندگی و مهارتهای کنترل هیجان نیاز دارند، آنها باید مسئولیتپذیری را یاد بگیرند تا در هر موقعیتی چه در اجتماع چه در جمع خانواده و چه در موقعیتهای شغلی آیندهشان به درستی عمل کنند».
او ادامه داد: «اگر بخواهیم در میان محصلان، موفقیتی ایجاد کنیم، قطعاً باید روی مهارتآموزی و رویکرد کسب شایستگیهایشان تمرکز کنیم و نه حفظ کردن یکسری اطلاعات در ذهنشان. اگر اینها در برنامههای درسی ما وارد شود، خصوصاً در دوره نتایج بهتری خواهیم گرفت».
حکیمزاده با طرح یک پرسش نیز ایرادات برنامه درسی را به رخ کشید؛ اینکه برنامه درسی تدوین شده چقدر مورد علاقه دانشآموزان است و آنها تا چه میزان توانستهاند با محتوای برنامه درسی ارتباط بگیرند؟! بدون شک پاسخ به این سؤال، فاجعه رخ داده در نظام آموزشی کشور را به خوبی نشان میدهد!