بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • تبلیغات
  • تماس با ما
  • درباره ما
یکشنبه, تیر 1, 1404
روزنامه ندای هرمزگان
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • ورزش
  • فرهنگی
  • پزشکی
  • روزنامه امروز ندای هرمزگان
  • آرشیو روزنامه ها
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • ورزش
  • فرهنگی
  • پزشکی
  • روزنامه امروز ندای هرمزگان
  • آرشیو روزنامه ها
  • تماس با ما
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
روزنامه ندای هرمزگان
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
خانه فرهنگ و هنر

طنز ِ روز

توسط تیم نویسندگان ندای هرمزگان
1399-10-14
زمان مطالعه: 1 دقیقه
طنز ِ روز

ملاقات عمومی!

نوشته ی: راشدانصاری

می دانید که روزهای سه شنبه و در ساعات اداری، بیشتر مدیران کل و رییس و روسای ادارات و سازمان ها و…با مردم(ارباب رجوع)ملاقات عمومی دارند. اگر چه عده ای بر این عقیده اند که این روز را باید ملاقات خصوصی نام گذاری کنند تا عمومی!بگذریم.

شما فکر کنید این جا اتاق آقای رییس است و یکی از روزهای هفته یعنی سه شنبه کذایی:

ارباب رجوع:
– سلام آقای رییس.
رییس:
– بنده رییس نیستم!
– پس رییس کجا تشریف دارن؟
– رفتن جایی جلسه!
– پس شما جای ایشون هستید؟
– بله.
ارباب رجوع نامه ای را به رییس که با زرنگی خود را جانشین معرفی کرده است، می دهد و منتظر جواب، خبردار می ایستد.
رییس:
– این نامه ی شما باید شخص رییس دستور بدن!
– کی تشریف می آرن؟
– چه کسی؟
– رییس دیگه!
– آهان، سه شنبه هفته ی آینده!
ارباب رجوع از اتاق خارج می شود و ارباب رجوع دیگری وارد می شود.
ارباب رجوع:
– سلام.
رییس:
خداحافظ!
– مشکلی داشتیم در خصوص…
– ممنونم!
– بابت چی؟
– چقدر امروز هوا گرمه!
– ببخشید با بنده هستین؟
رییس جوابی نمی دهد. ارباب رجوع زیر لب یواشکی طوری که رییس چند دقیقه قبل و جانشین فعلی نشنود، با خودش زمزمه می کند:
– چیزی هم که توی گوشش نیس!منظورم هندزفریه!
رییس یا همان جانشین:
– همه ی ما مشکل خاص خودمونو داریم!
ارباب رجوع حسابی گیج شده است و نمی داند چه بگوید. با ترس و لرز می گوید:
– شما حال تون خوبه؟
رییس:
– میل شده ممنون!
ارباب رجوع در حالی که با دو از اتاق خارج می شود، داد می زند.:
– خداحافظ.
رییس فریاد می زند:
– سلام.
این یکی هم از اتاق خارج می شود و نفر بعدی وارد می شود.
نفر بعدی:
– سلام جناب رییس.
رییس بلافاصله بلند می شود و ارباب رجوع را ( که خوشبختانه مرد است!) محکم در آغوش می گیرد و با صدای بلند شروع می کند به گریه و زاری!
نفربعدی:
– ببخشید جناب رییس چی شده مگه؟
– الساعه تماس گرفتن پدرم فوت شده!
– وای خدای من، از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم.
– ممنونم.
و بلافاصله از ارباب رجوع( همان نفر بعدی) فاصله می گیرد. دسته کلید را از داخل کشو بر می دارد…
نفربعدی(ارباب رجوع) در حالی که اشکش سرازیر شده است:
– پس دارید تشریف می برید تشییع جنازه؟
رییس در حالی که مجدداً ارباب رجوع(نفربعدی) را در آغوش می گیرد و با صدای بلندتری گریه می کند:
– بله. دارم می رم!
– پس خداحافظ…
– خداحافظ شما!
در این لحظه رییس سابق! و جانشین فعلی که تا دم در آمده بود، بر می گردد پشت میزش می نشیند و شاسی زنگ را فشار می دهد.
خانم منشی با ناز و قمیش وارد می شود:
– امر بفرمایید جناب رییس.
– برای امروز کافیه. خسته شدم! به بقیه بگو برن که رییس داره می ره نماز…بعد خودت بیا که کار دارم…!

Advertisement Banner
نوشته قبلی

رقابت ۱۵۴۲۰ نفر برای تصدی ۹۴۰ عنوان شغلی در هرمزگان

نوشته‌ی بعدی

کشت 500 اصله نهال حرا در ساحل سورو بندرعباس

تیم نویسندگان ندای هرمزگان

تیم نویسندگان ندای هرمزگان

نوشته‌ی بعدی
کشت 500 اصله نهال حرا در ساحل سورو بندرعباس

کشت 500 اصله نهال حرا در ساحل سورو بندرعباس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه ترین اخبار روز

  • معاون وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد برخورد جدی و قانونی با گران فروشی و احتکار
  • نابرابری های اقتصادی مولود بحران های اجتماعی
  • رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی CNG عرضه رایگان سوخت سی.ان.جی در ۵۰۰ جایگاه در کشور
  • استاندار هرمزگان: نباید از عملیات روانی دشمن غافل شویم
  • عملیات رژیم صهیونیستی در بندرعباس تلفات جانی نداشت

صفحات مهم

درباره ما

تماس با ما

آرشیو روزنامه ها

  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • ورزش
  • فرهنگی
  • پزشکی
  • روزنامه امروز ندای هرمزگان
  • آرشیو روزنامه ها
  • تماس با ما
  • درباره ما