کلعلی
طرف به ده راهش نمی دادن، سراغ خانه کدخدا می گرفت.
یکی نیست به طرف بگه، توکه این قدر عاشق خانه ات بودی، چرا زدی زیرمیز و همچی بهم ریختی و رفتی؟
توکه برای رسیدن به خانه، دعانویس منقلی ات 88 و به قولی 99 نوع جادو و جمبل برات نوشت و همه جا با التماس و گریه و زاری اعلام کردی، دعانویس گفته صد در صد این جادو و جمبل افاقه می کنه و کار رسیدن به معشوق دیرین تمامه! ولی باز حل نمیشه.
به این و اون میگی، میدونم که سه نفر هستن که جادو و جمبل ات بر اونا کارگر نیست!
اگه راست میگی، پس چرا هر جا که آشه، لوطی فراشه؟!
کمی به اندازه سر سوزن هم عقل نداری این حرفای خنده دار می زنی؟
فکرنمی کنی وقتی میگی صد در صد اوراق دعانویس برای رسیدن تو بخانه کار سازه، انوقت بلافاصله میگی از صد در صد سه نفر ترا بی خانمان کردن! همه بهت می خندن! چطورسه نفر زپرتی، ترا با این همه خدم و حشم و 88 صفحه جادو و جمبل از رسیدن به خانه جلوگیری می کنن؟
آخه مرد حسابی پیاده شو! ببین عصر اینترنته ودیگه جادو و جمبل و این چیزا جواب نمیده!
نمی دونستی اینترنت، ده ها نوع دعای پیچیده تر از این 88 صفحه ی دعانویس تو، باطل می کنه و ربطی هم به سه یا چهار و بیشتر نداره؟!
فکر نکنم نمی دونستی!! آره میدونستی و این گریه و زاری هات بخاطر لحاف ملاست!
شایدم دستورات دعانویست را خوب اجرا نکردی؟
برخی دعانویسا میگن اگر88 صفحه نوشته شده دعاها را یواشکی بری بزاری تو بالش شب حداقل یکی از همین سه نفری که میگی اذیتت میکنن، تا یک هفته یا یکماه یا یکسال و شاید هم 8 سال به مرادت می رسی!
البته برخی از دعانویسای خبره تر که عمدتا منقلی نامیده نمی شوند هم گفتن: اگراین 88 صفحه که با مرکب یا زعفران نوشته شده است،(البته زعفران بهتره ) که خوشبختانه دعانویس تو با زعفران نوشته است. هر روز نوشته های یک برگ را درآب حل کرده و قبل از ناشتا بخوری، تا هشتاد و هشتمین برگ آن طول نکشیده به مرادت خواهی رسید، البته میدانی که رقابت بین دعانویسا زیاده و برخی هم روی آن ان قلت هایی گذاشتن، «الله اعلم» !
من که مثه خودت به جادو و جمبل خیلی اعتقاد دارم، میگم که مشکل از جای دیگه است. حتم این دستورات را عمل نکردی که به چنین بلایی دچار شدی و هر روز بجای نتیجه گیری، به وکیل و وزیر و رییس و حتی غربتی پناه بردی، الا دعانویس بیچاره!
والا صدها نفر بدتر از تو، کردن و به مرادشان رسیدن.
بدان که این دعانویسان هستند که پا برجایند و الا استانداری که باهاش فالوده میخوردی و به خانه ات دندان قورچه می رفتی، حالا کجاست؟ خدامیدونه!
یا آن بارگاه معظم روابط عمومی که همیشه دخیل بسته بودی، چی شد؟ خدامیدونه!
همش دروغ، دروغ،دروغ! دروغ هم باطل السحر هرجادو و جمبلیه، و به این سادگی ها برای تو معجزه نمی کنه، چون خود کرده را تدبیر نیست!!