ندای هرمزگان- مهدی میرآبی
تیم ملی فوتسال ایران از دیرباز سابقه درخشانی در عرصه بینالمللی داشته و با مقامهایی که کسب نموده الگو و مورد احترام فدراسیونها است.
شمار قهرمانیها در قاره آسیا، باشگاههای آسیا و آقای گلی و شناخته شدن به عنوان ارزشمندترین بازیکن تورنمنتهای مختلف که نصیب نسلهای مختلفی از بازیکنان ایرانی شده پرشمار است و همه آنها علاوه بر اعتبار بخشیدن به لیگ کشور در عرصه جهانی، در لیگهای معتبری همچون اسپانیا، پرتغال و ایتالیا سابقه پرباری دارند. تیمی که سابقه حذف برزیل و آرژانتین را در تورنمنت جام جهانی داشته و به مقامهای سومی و چهارمی جهان رسیده است در انظار بینالمللی و چشم دیگران ارزشمند و صاحب اعتبار است. به همین منظور چیزی جز رفتاری کاملاً «حرفه»ای و متناسب با استانداردهای بینالمللی از تیم ملی انتظار نمیرود. اما آنها در بازی آخر دور گروهی رفتاری کاملاً «غیرحرفه»ای و ناپسند به نمایش گذاشتند.
شاگردان شمسایی برای اینکه در مسیر ساده تری از جدول قرار بگیرند و برخورد زود هنگامی با برزیل نداشته باشند، مترصد این بودند تا در برابر فرانسه بازنده به رختکن رفته و با تبانی و شکست خودخواسته بازی را خاتمه دهند. اما از آنجا که تیم ملی فرانسه هم تمایلی برای رودررو شدن با برزیل نداشت و به دومی در جدول رضایت میداد نقشهی ایران را برملا و دستشان را رو کرد.
تیم ملی یک نیمه را طبق نقشه سرمربی (شمسایی) پیش رفت ولی بعد از آنکه دریافتند حتی با ادامه بازیِ مضحک و نمایش تبانی در نیمه دوم ره به جایی نمیبرند و به مقصود نمیرسند، برای آنکه رفتارشان بیشتر شهره خاص و عام نشود درصدد جبران مافات برآمدند. اما دیگر بسیار دیر شده بود و همه کسانی که در سالن و میلیونها بینندهای که پای گیرندههایشان به تماشای بازی نشسته بودند به توطئه و تبانیِ شمسایی پیبردند.
میگل رودریگو، مربی نامدار اسپانیایی که هدایت تایلند را در این تورنمنت بر عهده دارد از جمله کسانی است که وقتی در سالن شاهد این نمایش مضحک بود خیلی سریع به آن واکنش نشان داد. «شما نمایندگان ایران و فرانسه ورزش را بیحرمت کردید… شما نماینده همه چیزهایی هستید که برخلاف بازی جوانمردانه و ارزشهای یک ورزشکار سطح جهانی است… و احترام من را به عنوان همکار و ورزشکار از دست دادید.» نه تنها رودریگو بلکه مفسران و مربیان زیادی از سراسر جهان به این بازی واکنش نشان دادند. در همین رابطه پایگاه جهانی فوتسال پلنت هم به آن واکنش نشان داد و نوشت «واقعا متأسفیم اما مجبوریم بگوییم که («بی بازی») در بخارا به پایان رسید. فوتسال در این بازی شکست خورده است. گلهای نیمه دوم نمیتواند نمای کلی به جای مانده از این مسابقه را پاک کند… ما این انتظار را نداشتیم، ما برای ورزش خود لیاقت بیشتری قائلیم…»
البته این انتقادها تنها به ایران وارد نیست، به فرانسه هم وارد است. اما هر کدام باید به اندازه و از زاویه خود مورد انتقاد قرار بگیرند. به عبارت دیگر برای قهرمان آسیا و رنکینگ ۴ دنیا بسیار زشت است که تمایل به گل خوردن نشان دهد و عدم جدیت در امر گلزنی. به همین دلیل است که وقتی از ریموند (سرمربی فرانسه) در همین رابطه سوال شد توپ را در زمین ایران انداخت و گفت: «ایران در رده چهارم جهان است. ما انتظار چنین رفتاری را از آنها نداشتیم!»
واقعیت این است که در ورزش حرفهای چنین روشی برای صعود به مراحل بالاتر منسوخ شده و به عنوان رفتاری مکارانه و خارج از دایره فنی قلمداد میشود. این روش تیم را از ابهت و اقتدار میاندازد و علاوه بر اینکه به منزلت، شأن و شخصیت تیم ضربه میزند، نوعی بیاحترامی به تماشاچیان هم محسوب میشود که به امید دیدن یک بازی فیرپلی و جوانمردانه که با روح ورزش سازگار باشد وارد ورزشگاه شدهاند. اتخاذ چنین تصمیمی حمل بر ضعف و ترس است تا تاکتیک. یک تیمِ مدعی مثل ایران برای قهرمانی در نهایت باید با سختترین حریفان روبرو شود. چه بهتر آنکه از مسیر درست آن وارد شود و تحسین دیگران را برانگیزد تا مسیر ناپسند که حتی در صورت کسب مقام مورد نقد و نکوهش قرار گیرد.
تصمیمی که شمسایی امروز برای تیم ملی گرفت من را به یاد دیروز انداخت. سال ۱۳۹۰ در جریان بازی گیتیپسند و پرسپولیس که منجر به پیروزی گیتیپسند و قهرمانی آنها شد. شائبه تبانی بین آن دو به شدت بالا گرفت. فردوسیپور در برنامه ۹۰ موضوع را بررسی کرد. اما شمسایی به عنوان کاپیتان گیتیپسند روی خط آمد و وجود هر گونه تبانی را به شدت انکار و قهرمانیشان را سالم دانست. ولی چند ماه بعد و پس از بررسیهای دقیق کمیته استیناف فدراسیون، تبانی آن دو تیم را محرز اعلام و ضمن جریمه نقدی و محرومیت، جام را از گیتیپسند پس گرفت.
این سابقه تبانی و ذهنیت تبانی است که تبانی را بازتولید میکند. شاید اگر به جای شمسایی هر مربی دیگری روی نیمکت تیم ملی بود از چنین طرح و برنامهای استقبال نمیکرد.