دکتر عباس فضلی
خشنود و خرسندم که در سالگرد انتشار روزنامه ندای هرمزگان، مطالبی را پیرامون تراوش قلم با همکاران خود در میان بگذارم. چرا که سخت معتقدم حیات یک روزنامه در فعالیت هیئت تحریریه آن شکل می گیرد. و با تلاش آنهاست که صفحات روزنامه پر می شود. البته پیش از طرح موضوع نمی توانم تعجب خود را از ماندن یک نشریه در گذر سال ها رنج و تلاش مسئول و سردبیران آن پنهان بدارم. از این که دو نشریه صبح ساحل و ندای هرمزگان با ظهور دولت های مختلف و فراز و نشیب های گوناگون توانسته اند خود را در حیات روزنامه نگاری استان هرمزگان حفظ کنند، جای تحسین و تجلیل دارد. شاید در مواقعی ناچار از پر کردن صفحات با استفاده از فضای مجازی هم شده باشند ولی تداوم این حرکت نیازمند گذر از این ناملایمات است و مطمئن هستم که مسئولان این دو نشریه، گاه ناچار از خواهش ها و تمناهای اقتصادی هم شده اند. در این سال ها خیلی از نشریات استانی چند صباحی ظهور و بروز داشته و پس از چند شماره به افول و غروب رفته اند. و یا هفته نامه شان به ماهنامه تبدیل شده است. در هر صورت من این سالگرد را به جناب آقای غلامحسین عطایی دریایی و سردبیر جناب بزرگمهر و تمامی همکاران شان تبریک عرض می کنم.
این فرصت را غنیمت شمرده نکاتی را پیرامون نوشتن با همکاران هیئت تحریریه در میان می گذارم. خواندن و نوشتن دو نیاز اساسی ماست که می تواند ما را به آینده امیدوار کند ولی مرور اندیشه های پیشین است که ورود به عرصه های جدید را افق گشایی می کند. آدمی به عنوان موجودی ناطق و متفکر همواره نیازمند بازاندیشی آگاهی ها و اطلاعات خود است. نوشدن ایمان و دانش و بینش اقتضای آن را دارد که به بازپروری پندار و گفتار و رفتار در جنبه های مختلف بپردازیم و به تازگی روح و روان در مواجهه با مشکلات و ناملایمات دل ببندیم. ما خواسته یا ناخواسته در گردونه ای از اخلاق، سیاست و دین و زندگی قرار داریم که روزمرگی ما را به سامان و تداوم می بخشند. نجات از چالش های بیرونی نیازمند پالایش های درونی است که آن هم در دو پدیده ی جان افزا به نام خواندن و نوشتن صورت می گیرد.
برای من نوشتن یک عادت و عبادت است من با نوشتن می زییم و کتاب های زیادی در این باره به مطالعه گرفته ام اکنون پاره ای از آثار و فوائدی که بر نوشتن مترتب است، برمی شمارم
1- نوشتن نوعی رهایی از رنج بشری است. آدمی همواره با رنجی جاودانه رو به رو است چنان که بودا گفته است فلسفه ی فعالیت های او رهایی از این رنج ذاتی است. انسان از آغاز تا انجام زندگی با سختی ها و ناملایماتی دست و پنجه نرم می کند که ناچار از آنها است. به تعبیر روان شناسان هر کدام از آنها که پشت سر می گذاریم دیگری نمایان می شود. یکی از راه های برون رفت از این مشکلات، نوشتن است. شما وقتی مطلبی را می نویسید، در حقیقت می خواهید آن را فراموش کنید نه به یاد بیاورید. از طرفی با نگارش، نداشتن های آدمی برملا نمی شوند. یعنی مشغول داشت های خود می شود.
2- نوشتن نیازمند پیش اندیشگی است. یعنی قبل از این که مطلبی قلمی شود باید در باره ی آن فکر کرد. چرا که قلم و دست مانند زبان، اندیشه را نمایندگی می کنند. کسی می تواند بنویسد که پیش از آن اندیشیده باشد. و برای اندیشیدن هم باید خواند و با مسائل پیرامونی درگیر شد. افراد بی درد و بی دغدغه حوصله ی خواندن و نوشتن ندارند. باید دردی باشد تا تو را به درس نوشتن فراخواند.
3- نگارش پرهیز از پرگویی است. کسانی که به نوشتن عادت دارند، به تمرکز و سکوت نیازمندند. نظامی می گوید:
با این که سخن به لطف آب است کم گفتن هر سخن صواب است
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ تا ز اندک تو جهان شود پر نویسندگان بزرگ نسبت به گفتار خساست به خرج می دهند. چون گفتار سبب به هم ریختگی و شلختگی فکر می شود اما نوشتن بدان سامان و انسجام می بخشد. از طرفی سخنان کم محتوا موجب ملال شنونده می شود.
4- نوشتن موجب کنار آمدن با خود است. علاوه بر این که آدمی با نوشتن از مسائل پیرامون تا حدودی نجات پیدا می کند با خود نیز کنار می آید. و به رضایتی از خود می رسد. یعنی به خودشناسی و خودسازی تن می دهد. لازمه ی اخلاقی زیستن کنار آمدن با خود است.
5- نگارش تغییر لحظه به لحظه ی زندگی است. انسانی که می نویسد در حقیقت دارد خود را بازسازی می کند. این لحظات موجب تغییر در رفتار و گفتارش می شود. نویسنده با نوشتن به تحول درونی خود تن می دهد. مضامین آن بر روح و روان او اثر می گذارد او را انسان دیگری می کند. آنچه ما در یک زندگی اصیل بدان نیازمندیم بیداری همه روزه و مشاهده ی دگرگونی در حیات است و این در نوشتن رخ می دهد.
6- نوشتن با تخیل همراه است. با نگارش نوعی زایش شکل می گیرد تخیّل و تدّبر حاصل حضور فکر در نوشتن است. ناگفته ها و نایافته ها در خیال تحقق می یابد. کلمات قصار بزرگان همان حرف های ناگفته شان هست. همین حرف هاست که برای ما ایده ساز می شود.
7- نوشتن رسیدن به آرامش است. انسان در اثر نوشتن به تخلیه ی روانی می رسد. حوادث پیرامون در نگاهش رنگ می بازد. توصیه روان شناسان این است که اگر اندیشه ای مانع خواب شما شد آن را بر روی کاغذ بیاورید تا به آرامش برسید. در حقیقت نوشتن به مثابه ی دعا و عبادت است.
این آثار هفتگانه برای نوشتن مرهون خواندن و شنیدن مطالب خوب و با ارزش است. انسان خالی الذهن هیچ وقت قلم به دست نمی گیرد. بنابراین با خواندن است که قلم تراوش می کند.