مهدی میرابی- نویسنده و روزنامه نگار
روزنامهها در ایران مسیر بسیار پرتلاطم و سختی را پیمودهاند. فعالیت مطبوعات در کشورهای غیر دموکراتیک تنشها و دردسرهای خاص خودش را دارد و افرادی که قدم در این راه میگذارند به اندازه سهم خود از نقادیشان تهدید میشوند و جفا میبینند، اما همهی اینها هزینههای گذار به دموکراسی است. اصلاح امور و تقویت جامعهی مدنی با دست روی دست گذاشتن شکل نمیگیرد، کم کردن نقش افراد بیلیاقت در ادارهامور کشور از راه اطلاع رسانی و شفاف سازی و نقادی صورت میپذیرد، اگر بنا باشد افراد فرهیخته میدان را خالی کنند و از قلمرو عمومی کنار بکشند. به این معناست که راه برای جولان افراد بیلیاقت هموار کردهاند. در کشوری که پستها عادلانه تقسیم نشده و متخصصین به کار دیگری گمارده شدهاند. طبیعی است که کارآمدی رنگ میبازد، راه توسعه و رفاهِ عمومی بسته میشود و بسیاری از پروژههای عمرانی به بدترین شکل ممکن افتتاح میگردد. پروژههایی که از حداقل استانداردهای جهانی بیبهرهاند. اگر نقادی و مطالبه گری نکنیم روزگار سرد و سیاهمان همانگونه که پیش رفته است باز پیش میرود. گفتم پروژهها به بدترین شکل ممکن افتتاح میشوند. کاش فقط اینگونه بود. در کشور ما پروژههایی افتتاح میشوند که اصلاً نباید ساخته میشدند. بعد از آنکه سد گتوند را با هزاران میلیارد ساختند حالا به این نتیجه رسیدهاند که باید آن را تخریب کنند. برآورد کردهاند که هزینه تخریب آن بیشتر از هزینه ساخت آن است. این ننگ ذلت بار در تاریخ و تمدن ایران اگر نگوییم بیسابقه است دستکم؛ کم سابقه است!
این مدل ناکارآمدی را شیفت دهید به حوزه نفت و گاز (که به علت تحریم نمیتوانیم ذخایرمان را از زیر زمین استخراج کنیم) به حوزه اقتصاد و تولید، به حوزه خودرو، به حوزه محیط زیست…
باید نقادی و مطالبهگری کرد تا بلکه برای آیندگان و فرزندانمان بتوانیم شرایط بهتری مهیا کنیم. این نقادیها در دههی هفتاد از سوی روزنامهها شیب تندی داشت و باعث شد عمرشان سرآید. اما جامعه مدنی را در ایران سراسر فربه کرد. طوری که اینک همانها توانستهاند از هر سوراخی شبیه به همان روزنامه کاغذی برای احقاق حقوق خود مطالبهگر باشند. تیزتر و برندهتر…
امروز تولد یکی از همان روزنامههای بازمانده دههی هفتاد است و من مفتخر گشتهام در تولد سیسالگی این روزنامه، حق مطلب را ادا کنم.
«ندای هرمزگان» یک روزنامه در سطح استان است اما به سهم خود موثر بوده و همینکه استقلال سیاسی خود را تا چون امروز حفظ کرده و بر اصول کاریِ خود پایبند بوده و بر خلاف خیلیها مواضع را قربانیِ منافع نکرده ستایش برانگیز است و این اعتبار از چشم مردم دور نمیماند.
گرچه شناخت کاملی از ندای هرمزگان ندارم اما دستکم به واسطهی همین اندک شناخت دریافتهام که از رویهای محافظهکارانه در انتخاب مقالات، یادداشتها و گزارشات پیروی نمیکند. به جرئت میتوان گفت از جمله معدود روزنامههایست که مقالات بنده را در نقد بعضی ارگانهای حساس که بسیاری انتشار آن را مایه دردسر خود میدانستند، منتشر کرده است. این خود جسارت و شجاعت مجموعه را میرساند. به همین منظور به تکتک اعضای هئیت تحریریه خسته نباشید میگویم. به ویژه به آقای عطایی که سی سال است در این حوزه از استقلال روزنامه دفاع میکند.