م.جعفر زاده
«تورم را بي ترديد کنترل خواهيم کرد»؛ اين گزاره بخش مهم صحبتهاي رئيسجمهور در ديدار مسئولان نظام با مقام معظم رهبري بود که بسياري از رسانهها نيز آن را منتشر کردند، البته در دیدار با گروههای مختلف نیز چنین گزاره هایی تکرار می شود. اما واقعيت آن است که اگر به نوع رويکردها، اظهارات و صحبتهاي مقامات دولتي از زمان روي کارآمدن دولت سيزدهم تاکنون توجه شود و از آرشیوهای صدا و سیما بیرون بیاوریم ، بسياری از این نوع وعدههای بی عمل داده شده است که تاکنون صرفا حرف درمانی بوده است. چيزي که از آن به عنوان «بايد بشودها» ياد می کنند. حال پرسش اينجاست که اساسا اين بايد بشودها از سوي چه مجموعه يا سازماني باید به مرحله اجرا و عمل برسد؟ اينکه بگوييم تورم بايد کنترل شود؛ نرخ ارز بايد پايين بيايد، حباب سکه باید بترکد، وضعيت معيشتي مردم باید بهبود پيدا کند وباید و… اجراي آن بدست کیست و متکی به چيست؟ آيا نبايد همه اين مسائل را از مبدأ خبر پيگيري کرد؟ دولت سيدابراهيم رئيسي از همان ابتدا با وعدههاي اميدوارکننده به ميدان آمد. از وعده حل سه روزه مساله بورس، ايجاد يک ميليون شغل و ساخت 4 ميليون مسکن گرفته تا کاهش فاصله طبقاتي وزدودن بيعدالتي با تغيير سياستهاي نادرست اقتصادي، کنترل گراني و مقابله با گرانسازي، مديريت بازار ارز و در نگاهي کلي تغيير وضع موجود به نفع مردم. اما هر چه جلوتر می ررويم به جاي تحقق وعدهها و حل مشکلات جامعه،صرفا خود وعدهها هستند که تکرار ميشوند و برتعداد آنها افزوده می شود،و در مقابل شرايط جامعه مشخصا به جهت اقتصادي و معيشتي سخت تر ميشود. دیگر نيازي نیست که از قيمت روز افزون ارز، سکه، خودرو و… بگوييم. اما اين افزايش لجامگسيخته قيمتها همه مايحتاج مردم را تحتتاثير خود قرار داده است. چنانکه اگر روند امور به همين سرعت و فرمان پيش رود، در شب عيد شاهد گراني خارج از تصور اجناس و کالاها ی ضروری خواهيم بود.اکنون شرايط به نحوي شده که اگر پیش از این در برخي کالاها، در فضاي مجازي براي کاهش نرخ آن هشتگ «نخريم» به راه ميافتاد، امروز اساسا قيمتها طوري شده که توانايي خريد وجود ندارد. اما از ديد دولت همه چيز مرتب و مطلوب به پيش ميرود و اندک مشکلات موجود نيز با يکسري تصميمات و تدابير حل و فصل خواهد شد. محمد مهاجري، فعال سياسي اصولگرا در همين خصوص با کنايه به دولت در توئيتي نوشته: «جناب آقاي رئيسي 2- 3 ماه سوئيچ قطار پيشرفت را بدهيد به دولت غربگراي اشرافي ناکارآمد حسن روحاني تا دلار را به 30 تومان، مرغ را به 34 تومان، گوشت را به 180 تومان برگرداند.»
البته صحبت از بهبود شرايط و ترسيم وضعيت ايدهآل در راستاي اميدوارترکردن جامعه، بسيار خوب است، اما همهچيز نيست. مهمتر اينکه وعده ها تا جايي جواب ميدهد و از آن پس ديگرموثر نخواهد بود. نميشود در زمان انتخابات از برنامه اقتصادي چندین صفحهاي گفت، اما در عمل شاهد تورم بالا، افزايش تصاعدي نرخ ارز، سکه، خودرو و کالاها باشيم. بهتر نيست که رئيسجمهور محترم و تيم اقتصادي آن به جاي دادن وعده؛ زمان تحقق وعدهها را تعيين کنند تا حداقل جامعه بداند در چه بازه زماني قرار است برخي وعدههای داده شده، عملياتي و تاثير آن در سفره مردم مشاهده می شود؟