دکتر عباس فضلی
آه چه غمناک است فراق کسی که عاشق فرهنگ بومی هرمزگان بود. منصور نعیمی را می گویم. ساده و بی ریا. هیچ وقت تلاش های علمی و پژوهشی خود را بزرگ جلوه نمی داد. سالها از صنعت سینمای استان می گفت و می نوشت. تمام واژگان و ضرب المثل های این دیار را در خاطر داشت و به قلم آورد و مکتوب کرد.
اولین بار او را در نشست دوستانه ی دفتر نشریه ی ندای هرمزگان ملاقات کردم. سادگی و بی پیرایگی در وجودش موج می زد. چه عاشقانه به سخنان دیگران گوش می سپرد و خود کم سخن می گفت. خدمات بزرگ او در عرصه ی سینما و فرهنگ بومی استان هرمزگان ستودنی و فراموش ناشدنی است. او عاشق جنوب بود و تمام همت خویش را مصروف معرفی مفاهیم و واژگان بومی هرمزگان نمود.
هر وقت به نشستی دعوت می شد بی بهانه می آمد و دوستانی چون راشد انصاری و … را با خود همراه می کرد. و چه متواضعانه در ردیف های دوم و سوم می نشست و چه مشتاقانه به سخنرانی ها گوش می داد. و اگر از او می خواستند چند دقیقه ای سخن بگوید باز خاشعانه می گفت اگر مجالی باشد من هم گپی خواهم زد.
فرهنگبانان و پژوهشگران استانی خدمات بی مزد و منت او را پاس خواهند نهاد و او را به عنوان یکی از تأثیرگذاران اشاعه ی فرهنگ نمایش و عکس و سینما قدر خواهند دانست و بر صدر خواهند نشاند.
خاطرم هست وقتی در ایام کرونایی او را برای سخنرانی در نشست رونمایی از کتاب زیستن در نوشتن دعوت کردم، خاضعانه پذیرفت و مرا مدیون محبت های خود نمود. انسان های شیفته ی فرهنگ به هر کسی که مشتاق گسترش فرهنگ است احترام و ارج می نهند. یاد و نامش جاودان باد.