ندای هرمزگان – م. موسوی
در پی تحولات اخیر و اجماع تاریخی جبهه اصلاحات هرمزگان با نخبههای استانی، استان هرمزگان در آستانه یک فرصت تاریخی قرار گرفته است. این اجماع که با هدف دستیابی به حداکثر منافع استانی در دولت وفاق پزشکیان شکل گرفته، به لیستی شش نفره از توانمندان استان برای بدست گرفتن نمایندگی عالی دولت در هرمزگان منجر شده است. این حرکت بیسابقه، نشاندهنده عزم و اراده مردم و نخبههای هرمزگانی اعم از شیعه و سنی برای رسیدن به تعالی استانی و تحقق خواستههای خود است.
در این گزارش، به بررسی جزئیات این اجماع بزرگ و نقش نخبههای هرمزگانی در پیشبرد اهداف توسعهای استان پرداخته شده است که امروز هیات دولت پس از بررسی و موافقت مجلس شورای اسلامی با استعفای محمد آشوری، وی را به عنوان استاندار هرمزگان معرفی خواهد کرد.
همچنین در این گزارش، به چالشها و موانعی که در مسیر این اجماع وجود داشته و تلاشهای صورت گرفته برای غلبه بر آنها اشاره خواهد شد.
فرصت تاریخی برای نخبههای هرمزگانی
در زندگی پیچهای تاریخی وجود دارند که همیشه درسهای خوبی را به تجربهکنندگان آن میدهند. هرمزگان هم اکنون در چنین پیچی قرار گرفته است و بنا بر اجماع جبهه اصلاحات هرمزگان با نخبههای استانی و رسیدن به وفاق تاریخی برای بدست آوردن حداکثر منافع استانی در دولت وفاق پزشکیان، به لیستی شش نفره از توانمندان استان برای بدست گرفتن نمایندگی عالی دولت در هرمزگان رسید که تاکنون چنین اجماعی فراگیر سراغ نداشتهایم. مردم و نخبههای هرمزگانی اعم از شیعه و سنی تا این حد اصرار به رسیدن به خواستههای خود در تعالی استانی داشتهاند.
از همین روست که نیمه پنهان آن دسته از افرادی که بوقلمونصفت در هر دولتی به رنگی در میآیند و بساط خودطلبی پهن میکنند، این دفعه ناشیانه در گرداب این اجماع بزرگ افتادند و نتوانستند چهره اصلی خود را در سیلاب حاصل از آن پنهان نگه دارند. از همان ابتدای رسانهای شدن اجماع جبهه اصلاحات با نماینده ولی فقیه، نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری، نمایندگان مجلس شورای رهبری، همراهی علمای اهل سنت و نخبگان هرمزگانی با طرح جبهه اصلاحات که با اکثریت قاطع اعضای خود آن را تصویب کرده بود و در مرکز هم از آن حمایت بیچون و چرا شد، نیمه پنهان که در شرایط فعلی خود را اصلاحطلبتر از مصوبه جبهه اصلاحات میدانست و در اصل خودطلبانی هستند که در هر دولتی کمتر از مشاور اقتصادی، مدیرکل و وکیل مصلحتی قبول خدمت ندارند، کمر به عقیمسازی این اجماع بزرگ بسته و هرکدام به ظن آشنایی خود با همسودان تهرانی دست یکی را گرفته و با یافتن روزنههایی سعی در ایجاد شکاف و مثلاً تحمیل استاندار خودساخته به دولت داشتند. تا جایی که با استعانت از فضای مجازی و افرادی وابسته به خود در تهران و هرمزگان مدام با طرح اینکه لیست پیشنهادی جبهه اصلاحات استان از دستور انتخاب استانداران خارج شده است، با معرفی دروغین فرد مورد نظرشان سعی در آشفتهسازی فضا و ناامیدسازی مردم از دولت پزشکیان و معرفی ناتوانی جبهه اصلاحات هرمزگان در دفاع از مصوبه خود داشتند که مکرشان با هوشیاری جبهه اصلاحات استان و مرکز برملا و خنثی شد.
جالبتر اینکه همین افراد مخالف لیست جبهه اصلاحات، خود به ظاهر از دو آتشههای طرفدار انتخاب استاندار بومی در انظار عمومی و گفتمانهای جمعی چه در شبکههای اجتماعی و در نشستهای عمومی بودند. اما چون که پنهان میشدند با وعده و وعیدهای تهراننشینها دستمال اطاعت آنها را بدست گرفته و هرچه توان و کوشش داشتند، در لطمه زدن و متوقف کردن چهره لیست بومی اجماعی جبهه اصلاحات فروگذار نکردند. وقتی در شبکههای مجازی با این سؤال روبرو شدند که شما که خود ظاهراً طرفدار استاندار بومی بودید، چطور یکی دست استاندار کرمانی گرفته و آن دیگری دست استاندار فارسی! به رئیسجمهور پیشنهاد استانداری آنها به هرمزگان را میدهید؟! در حالی که میدانید مرزهای استان ما با این دو استان همیشه در حال تنش است و هرمزگانیها به این دو استان حساس هستند و میدانند که این دو استان تاکنون در جداسازی بخشهایی از استان چه ضربههایی به هرمزگان زدهاند و همچنان منتظرند تا با گماردن یک استاندار کرمانی یا فارسی دستنشانده خود ضربات دیگری را به خاک استان وارد نمایند؟! در مقابل این سؤال افشاگر، نیمه پنهان سکهشان سعی در فرافکنی کرده؛ گفتند نه!! ما با استاندار بومی صد در صد موافقیم!! ولی چرا آشوری!!! چرا افراد دیگری از لیست نه؟!؟! ووو.
این گزارش کوتاه ولی گویا از نیمه پنهان به اصطلاح نخبههای استان بود. نخبههایی که همواره در بزنگاههای تاریخی هرمزگان از لانه خود بیرون میخزند و مثل مورد اخیر برای چالش کشیدن منافع استانی و بدست آوردن منافع شخصی خود، هرمزگان را فدای آن میکنند و همواره هم این قوم از همه طلبکارند و کسی را یارای مجاب کردن آنها نیست!
از نظر جامعهشناختی بخش مهمی از توسعه در هر جامعهای بر پایه تحلیل و شناخت دقیق افراد دلسوز به آن جامعه است و این وظیفه نخبگان آن جامعه است تا بدور از رودربایستیها و مصلحتاندیشی، مانند افرادی که زبالهها را تفکیک میکنند و به گفته خودشان سعی در یافتن طلا کثیف از بین زبالهها دارند، عمل کرد و باید آن را تفکیک کرد و بقیه را دور ریخت. این گفته از سر تندروی نیست بلکه تحلیل است. اگر هرمزگان با همه توانمندیهایش که دارد و این لق لقه زبان همه ما است و حتی همین تفکر مخوف! چرا تاکنون محروم نگهداشته شده است، همین تفکر بوده که با نوکری به غیر خودی برای مزد اندکی که به حساب شخصیاش میرود، یک هرمزگان و هرمزگانی به این عظمت را محروم ساخته است و ترجیحاً به این خواسته آنها وفادار مانده است و ما چراغ بدست دنبال مقصر خارج از خود میگردیم.
گفتم ترجیح چه عرض کنم در همین مرحله اخیر، مبارزه این تفکر برای حذف افراد لیست جبهه؛ حتی آرزوی مرگ استاندار منتخب را نیز کردند و این نیت قلبی خود را به صراحت در جمع عموم ابراز داشتند! (شاهد مدعا) آیا باز فکر میکنید این تفکر همچنان که در ظاهر بیان میدارند خواستار و علاقمند توسعه هرمزگان است که با آن از در سازش بتوان درآمد؟ مگر در مقاطعی که قدرت در دستشان بود چه گلی بر سر هرمزگان زدند جز ایجاد دو دستگی و…
تاریخچه دیرینه استان نشان داده است که خرده فرهنگهای بجا مانده از دوران زمینداری در استان به خصوص در مناطقی که زمینهای وسیع و آب فراوان داشته است و همه آنها در دست خانها با مَشرب خاص بودهاند، فرهنگ زعیمپروری به نحوی موثر تا این زمان برای دفاع از خانها برجا مانده است که چنین تفکری را پی انداخته است. همین تفکر تاکنون مانع توسعه هرمزگان و زدودن چنین نگاهی در استان بوده است، زیرا در زمان مسئولیت خود جز خدمت به ارباب، علاقهای به توسعه استان نداشتهاند.
فرهنگ فردی که تمول مالی خوبی دارد ولی خود را به هر دری میزند تا به هر بهانه و کاغذ گرفتن به زیر پوشش کمیته امداد برود و از صندوق صدقات او هم بهرهای ببرد نیز از همین مقوله است. آنی که چندین دوره نماینده مجلس شده و از این قبل بار خود را به خوبی بسته تا آن حد که سواد شمردن آنچه را که بدست آورده ندارد و دور از استان و بدبختیهای مردم آن زندگی را به خوشی میگذراند؛ اما در بزنگاههای این چنینی با نوچههای پرورشی اطراف خود و دیگر همسودان! همچنان سعی در گذاشتن سبد خالی خود در صف تعیین استاندار هرمزگان دارد، آیا از نوع اهلی شده همان تفکر زعیمی نیست؟!
اما چرا این تفکر دست از جان هرمزگان بر نمیدارد؟
کوتاه آمدن نخبههای استانی در طی سالها (اصولگراها و خودطلبان موسوم به اصلاحطلب) صرفاً برای ضعیف کردن اصلاحطلبان دلسوز استان در برابر این تفکر از جمله ظلمی بوده است که در حق هرمزگان و مردم آن شده است. این تفکر توانسته در دوران مختلف با در اختیار داشتن مسئولیتهای متنوع با رفتارهای مخبرگونه دل بعضیها را بدست آورده دست به تخریب افراد توانمند زده و با پاشیدن پول به برخی رسانههای همسود خود، قدرت تبلیغی بدست گیرد. تخریب ناجوانمردانه دکتر آشوری بعد از قرار گرفتن در لیست اجماع بزرگ به عنوان یکی از افراد توانمند برای تصدی استانداری هرمزگان نیز از همین رویه ضد توسعه هرمزگانی آنها پیروی کرده که متاسفانه اطلاعات استان با سکوت خود در این زمینه به آنها کمک شایانی کرد.
در فضای سیاسی هم مانند پیچک هایی است که در باغستانها میرویند که با بیتدبیری سیاسیون استان از چپ گرفته تا راست آن بر پر و پای سیاست گذاری های توسعه استان پیچیده اند و آن را نه متوقف، بلکه خفه کرده اند.
پیچک هایی که بعد از انقلاب با استفاده از تفکر ساده اندیشی در لایحه های اجتماعی نفوذ کردند و سرانجام با تغذیه صدقات ، پایگاه اقتصادی خوبی برای خود ساخته اند و هم اکنون تا آنجا رشد کرده اند که جز با پاکسازی آن امکان سالم سازی فضای استان برای رشد و توسعه آن دشوار به نظر می رسد، مگر اجماعی محکم با محاسبات دقیق و همراهی کارشناسان و نحله های تخصصی و فکری مختلف و جامعه شناختی استان در زمینه برون رفت از حیله گری ها و ضدیت با توسعه استان، انجام گیرد تا استان از این مشکلات رهایی یابد.
اگر چنین نشود پس از این هم همچنان مانند سالهای گذشته مرموزانه نخبه های استانی را از میدان بدرکرده و تفکر معتاد خود را که به انواع رفتارهای نا بخشودنی مبتلا است، فریبانه به عنوان تفکر مصلح استان جا می زنند.
بجاست که برملا شدن عریان این تفکر را به فال نیک گرفت. اگر خواستار توسعه استان هستیم، باید بدانیم که این تفکر بیشتر از آن که در انتصاب استاندار شیطنت و سنگ اندازی کردند، در بعد از شروع به کار جناب آشوری شیطنت خواهند کرد و مهمتر این که در مسند خدمت، هر شخصی آسب پذیرتر خواهد بود . از همین رو بر اجماع بزرگ نخبه های استان است که ضمن مراقبت و پایش منظم تفکر ضد توسعه استان از دست آورد خود به شدت مراقبت کنند و استاندار مورد اقبال مردم را همراهی کنند و از صدمات احتمالی این تفکر دور نگهدارند.