خودمان را گول میزنیم که مجوز ندادهایم
ندای جوان – حسن عباسی
با معنی مجوز مصرف اضراری داوطلبانه آشنا شوید؛ شنیدید که به واکسنهای ایرانی مجوز مصرف اضراری داوطلبانه داده میشود. این به معنی مجوز مصرف اضطراری و یا مجوز کامل نیست.
نمیدانم کجای دنیا این طور مجوز داده میشود. یا مجوز داریم یا نداریم. حالا به شکل اضطراری یا کامل مگر مطالعه بالینی است که مجوز ورود به مطالعه به شکل داوطلبانه داده میشود؟ پس این فرقش با ترایال چیست؟ حداقل در ترایال آزمودنیها شدیداً مراقبت میشوند و تحت پیگیری هستند. اینجا چه میشود؟
آیا قرار است خودمان را گول بزنیم و بگوییم مجوز ندادهایم، ولی پشت کلمه داوطلبانه پنهان شویم و واکسن را در سبد مصرفی قرار دهیم و همان کاری که با مجوز اضطراری یا کامل میشد کرد را با این اصطلاح داوطلبانه انجام دهیم؟
به نظر میرسد دو موضوع مهم است که توسط نهادهای علمی مثل کارگروه وزارتی اخلاق در پژوهش و … بررسی شود:
۱- چرا باید در حالی که هنوز فاز سوم تمام نشده ، یک واکسن ساز و محقق اصلی آن در کنفرانس خبری اعلام درخواست مجوز مصرف اضطراری کند؟
۲- این اصطلاح مجوز داوطلبانه و این تأکیدهای وزیر با قید قطعی و صفتهای عالی امنترین و ممتازترین و… در کدام چهارچوب علمی قرار میگیرد؟
توجه کنید مشخصاً نتیجه سکوت جامعه علمی، کمتر و کمتر شدن اعتماد عمومی به علم و به خطر افتادن جان انسانهاست.
یک صحبتی هم به صورت معمول بیان میشود که مجوز گرفتن واکسن نیاز به چاپ مقاله ندارد و سریع هم مثال فایزر در این زمینه زده میشود.
باید دقت کنیم که مخصوصاً در شرایط پاندمی و اضطرار خیلی کارها سرعت بخشیده میشود. البته این به معنی خلاف اصول علمی عمل کردن نیست، حداقل ها باید رعایت شود مجوز دادن به واکسن با بررسیهای پیچیده و همه جانبه فایل CTD و … صورت میگیرد و چاپ مقاله جایگزین آن نیست.
هر چند وزیر بهداشت وقتی مقاله اسپتوتنیک در لنست چاپ شد از این به عنوان سندی برای درستی کار خود استفاده کرد. به هر جهت این دلیل، که به چاپ مقاله نیاز نیست نباید بهانهای برای عدم شفافیت شود و باید مستندات با جزئیات دقیق و مفصل و کامل در اختیار قرار بگیرد تا اعتماد سازی شود.
بله واکسنهایی هم مثل جانسن بودهاند که مقاله فاز سوم آنها بعد از گرفتن مجوزش چاپ شد. یا مثلاً سازمان بهداشت جهانی به ساینوفارم قبل از چاپ مقاله فاز سوم مجوز داد و مقالهاش مدتی بعد در جاما چاپ شد. ولی فایزر بالاخره قبل از گرفتن مجوزش توسط FDA، مقالهاش را آنهم در نیوانگلند چاپ کرده بود انگلستان زودتر مجوز داده بود.
در مورد واکسنهایی مثل ساینوفارم و جانسن البته باید در نظر داشته باشیم که اینها مقالات فازهای حیوانی و یک و دو انسانی را در مجلاتهای کلاس منتشر کرده بودند و فقط مقاله فاز سوم منتشر نشده بوده است.
نکتهی مهم دیگر اینکه ما در مورد ساینوفارم و جانسن و فایزر و … قبل از گرفتن مجوز مستنداتی از فاز سوم داشتیم. این مستندات (در قالب فایلهایی با حجم بالا) خیلی بیشتر از مقاله فاز سوم اطلاعات در اختیار ما میگذاشت. یعنی درست است که مقاله منتشر نشده بوده ، اما خود رگولاتور اقدام به نشر مستندات به صورت کامل و با جزئیات میکردند و نکته بعدی هم که بررسی مستندات هم به صورت شفاف و در جلسهای آنلاین (مثلاً برای فایزر بیش از ۸ ساعت) صورت گرفت.
این در حالیست که ما در مورد واکسنهایی مثل برکت هیچ مستندی تا به حال نداشتهایم. اگر خودمان را با این واکسنها از نظر نداشتن مقاله فاز سوم مقایسه میکنیم باید همه جوانب را در نظر بگیریم بایستی ببینیم با چه رگولاتوری طرف هستیم؟ EMA و FDA که شفاف و علمی برخورد میکنند یا غذا و داروی ایران که زمانی رئیس آن میگفت علت تأخیر در ورود واکسن، چانه زنی بر سر قیمت بوده است و یا وزارت بهداشتی که ادبیات وزیرش «کوری چشم» میباشد.
یک صحبت دیگر هم میشود که این همان سازمان غذا و داوریی است، که مثلاً واکسنهای بچگی شما را تأیید کرده است و الان هم مثلاً به برکت و … مجوز میدهد. بله ولی الان پاندمی است و همه چیز در شرایط اورژانسی در حال انجام است. اینجا «غذا و داور» باید بیشتر و بیشتر از قبل شفاف عمل کند و علمی بودن خود را نشان دهد.
یاداشت
نگاهی به جشنواره تئاتر هرمزگان و چالش های آن
یاداشت: کوروش سلمانی دهبارز
پس از دوسال خاموشی سالن های تئاتر، سی و سومین جشنواره تئاتر هرمزگان با اما و اگر های بسیار با تدابیر بهداشتی و پروتکلی به دبیری حسین کریمی ریس انجمن هنرهای نمایشی استان هرمزگان برگزار شد.
تئاتر هرمزگان در سال های اخیرتغیر و تحولات زیادی را به خود دیده ودگردیسی های فراوانی را پشت سر گذاشته است. انتخاب آثار در مرحله اول و معرفی دو اثر به جشنواره فجر و سیاستگذاری های دبیر خانه همیشه منتقدان و موافقانی داشته و این از خاصیت و نفس جشنواره هاست.
ازمنظری ما شعار ضرورت تئاتر را همواره تکرار می کنیم اما در عمل چنین اتفاقی نمی افتد بلکه هنرمندان تئاتر این ضرورت را صرفا در تولید اثر می بینند و سیاستگذاران و مدیران این ضرورت را هرگز جدی نگرفته اند. تئاتر به مثابه یک هنر در حاشیه است چرا که هنرمند تئاتر تحت هر شرایطی اثر تولید می کند و ضرورت آن را مانند نان می داند اما مدیران منطقه ای و ملی هرگز چنین اعتقادی به معنی واقعی ندارند.
آگاهانه به مساله می نگریم وفقر زیر ساختی استان در تئاتر را مثال می زنیم. جشنواره امسال متمرکز در یک سالن دربندرعباس برگزار شد و در بد ترین شرایط ممکن آثار به روی صحنه رفتند اما این اتفاق هیچ انعکاس رسانه ای نداشت و دغدغه هیچ رسانه ای نبود و هیچ مدیری به آن نپرداخت. این نوشتار گلایه و آه و ناله اهالی تئاتر نیست، بلکه واگویه ای کاملا شفاف است برای نشان دادن بی توجهی مدیریت کلان استان در حوزه فرهنگ.عمر تئاتر هرمزگان شاید بیشتراز پنجاه سال به شکل حرفه ای و آکادمیک نباشد اما در همین زمان اندک تولیدات فاخر و متنوعی در هرمزگان به روی صحنه رفت و افتخارات بزرگی برای استان کسب شده است.
ما قطب اقتصاد، بنادر، معادن ،منابع نفت گاز و…..وقطب هر چه از آن دلار استخراج می شود، هستیم اما در زیر ساخت ها فقیر ترین استان کشورهم هستیم. این زیر ساخت ها فقط به سالن تئاتر بر نمی گردد دربهداشت ودرمان، در منابع آبی در کشاورزی در ورزش فقیر هستیم و در جهانی دیگر بسر می بریم.
اصولا رسانه های هرمزگان در حوزه فرهنگ و هنربسیار ضعیف و بدون برنامه هستند و در این زمینه هیچ تحرک و تحولی از آنان دیده نمی شود چرا که اصولا ما خبرنگارهنری و فرهنگی قدرتمندی نداریم و همین امرباعث شده بخشی از فرهنگ و هنر هرمزگان دیده نشود.در هیچ خبری در چند سال اخیر به طور جدی به مساله زیر ساخت های فرهنگی هنری و سالن های تئاتر هرمزگان و شهر بندر عباس پرداخت نشده و این یعنی فقر مطلق در تولید محتوا توسط رسانه های حاضر در این منطقه.
بخش بعدی چالش تئاتر هرمزگان تمرکز آن است. تمرکز در برگزاری این جشنواره در بندرعباس این مساله به خودی خود یک روند تکراری و بدون رشد در سطح کیفی است البته سختی های برگزاری جشنواره در شهرستان های استان کم نیست چرا که سالنی استاندارد در دیگر شهرستانها وجود ندارد که جشنواره ای بر گزار شود.
پس از چهل و دو سال پیرامون این ضعیت صحبت می شود و البته گوش هیچ مسئولی هم بدهکار نیست و قرار نیست هم اتفاقی بیفتد، چرا که تالار مرکزی شهر سال هاست توقیف شده و هر روز پیرامون آن اخبار جدیدی منتشر می شود و در آخرین اخبار عنوان شده که رفع توقیف شده است بنائی که مانند تخت جمشید جزو آثار باستانی شهر محسوب می شود وسرنوشت نامعلومی دارد.
چالش بعدی جشنواره استانی گزینش و داوری آثار است. این مساله در انبوهی از مشکلات ومعضلات تولید تئاتر یک معضل درون صنفی است و هر ساله سیاستگذاری های خاص خودش را دارد. گاهی با ورود گاهی با استقلال و گاهی با سلیقه و فن تحت هر شرایطی چند اثر انتخاب می شوند. این مساله البته خاصیت مسابقه ای بودن است و مثل هر مسابقه دیگری برنده دارد. البته تئاتر بازنده ای ندارد و معمولا برگزیده ها متغیر هستند و گاها هم تکرار می شوند این متضمن نوع نگاه سیاستگذاران و داوران است و گاهی وقت ها یکی از این دو در بحث داوری دخیل هستند که نمی توان حکم صادر کرد که رای داور درست بوده یا غلط و همه شرکت کننده ها باید در این بحث بپذیرند که خودشان را در معرض قضاوت قرار داده اند و هر آسیب و پیشرفتی را باید منتظر باشند.
جشنواره ی دوره ای و سالانه تئاتر هرمزگان اهمیت بسزایی برای هنرمندان دارد و این اهمیت هرگز برای مدیران ارشد استان احساس نشده ،نه فقط در این دوره در هیچ دوره ای این ضرورت احساس نشده چرا که اگر ضرورتی دیده می شد امروز در سطح فلاکت سالن تئاتر و تجهیزات نبودیم. فلاکتی که مسبب آن بی ذوقی بی هنری و بی فرهنگی مدیران در ادوار گذشته بوده و هست.
هیچ نماینده مجلس در هیچ دوره ای در هیچ هیبتی هیچ قدمی برای تئاتر هرمزگان بر نداشته بلکه حتی بنام تئاتر در این شهر و استان سالن درست شده و به کام بخش خصوصی رفته و هنرمند تئاتر باز مانده و درمانده از مکانی است برای اجرای تئاتر. این بی مسولیتی با هیچ سخنرانی و وعده ای قابل جبران نیست و هرگز توجیحی برای آن قابل پذیرش نیست .تا زمانی که مسولین و مدیران ارشد استان ضرورت هنر و هنرمند و تئاتر را نفهمند هرگز نمی توانیم به ایده آلی دست پیدا کنیم .ایده آل های مورد نیاز تئاتر هرمزگان داشتن فضاهای مجهز برای تولید و اجرای محصولات باکیفیت است چرا که شهری اگر سالن تئاتر خوب نداشته باشد قطعا فرهنگش رو به زوال است و تلاش در هر جهت و سمت و سوی دیگر راه به جایی نخواهد برد.
کناری نژاد به دنبال بومی کردن تجربه کلان شهرها
رئیس کمیسیون خدمات شهری شورای شهر بندرعباس از برگزاری نشست و تبادل نظر و برنامه با همتایانش در کلانشهر مشهد خبرداد.
احمد کناری نژاد شاید تنها نماینده پارلمان شهر بندر عباس باشد که تفکر اجرایی و سیتمیک دارد و برای تحقق اهدافش دور از هر نوع غوغا سازی سعی در برقراری ارتباط با دیگر کلان شهرها دارد تا از تجربیات آنها در حل مسایل شهربندرعباس استفاده نماید،تفکری که باید تمام اعضا شورای شهر داشته باشند تابدور از عقده های شخصی که با هر شهروندی دارند وبا بهانه های مختلف انگشت اتهام به سوی این و آن دراز کردن به فکر و برنامه ریزی برای چاره اندیشی مشکلات شهرباشند، خبرهای رسیده حکایت از آن دارد که کناری نژاد با تاکید بر اینکه برای رفع مسائل و مشکلات اجتماعی شهر بندرعباس به تشکیل یک قرارگاه نیاز است، گفته: با تشکیل این قرارگاه، میتوان به هماهنگ سازی و بسیج همه ارگانهای ذیربط در بندرعباس امیدوار بود،زیرا یکی از فواید آن استفاده بهینه از امکانات لجستیکی ومهندسی ادارات دیگر می باشد.
زیرا یکی از راهکارهای بیرون راندن آسیب های اجتماعی بالابردن خدمات شهری، توسعه فرهنگی و اجتماعی در سطح محلات بندرعباس است واین جز با حضوروهمراهی دیگر ادارات امکان پذیر نیست.
کناری نژاد همچنین افزود که یکی از راهکارهای دیگر برای رسیدن به این هدف تبادل نظر و برنامه ریزی و نشست با کلانشهرهای موفق کشور است، وی در ادامه خبر داد که : شهر مشهد به عنوان شهری که در بحث خدمات شهری به ویژه حوزه جمع آوری پسماند و تفکیک زباله از مبدا، همواره موفق و از شهرهای صدرنشین کشور است، گفت:مشهد می تواند الگوی مناسبی برای شهر بندرعباس برای الگو برداری در زمینه های مورد نیازو سپس بومی کردن تجربه آنها در بندرعباس و اجرای آن در سطح محلات شهر باشد.
وی با اعلام خبر اینکه به زودی در همین راستا، نشستی با حضور اعضای کمیسیون های خدمات شهری شورای شهر بندرعباس و مشهد، با شهردار و شهرداران مناطق بندرعباس، معاون خدمات شهری و روسای سازمان های فضای سبز و پسماند بندرعباس با همتایانشان در مشهد برگزار خواهد شد.
گفت: بازدید از شبکه جداسازی آب خام از آب شرب، تصفیه خانه چهل بازه، کشت پارک، پارک وکیل آباد و پارک بانوان و پرنده نگری، کمربند سبز جنوبی، مرکز دفن زباله و خوشه های صنعتی، مرکز پایش محیط زیست، ایستکارها(سازماندهی مشاغل) و ایستگاه های آتش نشانی در سفر به کلانشهر مشهد مورد توجه است.
شهردار بندرعباس از شورا تذکرکتبی گرفت!
رئیس شورا موظف است تذکر را کتبی به شهردار اعلام نماید
ندای جوان – مرضیه دشتی
آن روز که یکی از تندروهای شورا علم کشف فسادی که هیچ جا تایید نشده بود در شورا بر افراشت و بلافاصله تندرو دیگری شهروندان را به داغغ و درفش تهدید کرد،پیش بینی می شد که این شورا با این شهردار و انتیارات قانونی آن سرسازگاری نخواهد داشت. تا همین چند روز پیش که امیر بردبار از فعالین رسانه ای هرمزگان در توییتی خبر از اختلاف بر سر انتصابات بین شهردار با شورای شهر داد.
حالا در پانزدهمين جلسه علنی شورای اسلامی شهر بندرعباس با دستور کار بررسی و تبادل نظر در خصوص اهمیت به توسعه کارآفرینی و نقش آن و ایجاد فرصتهای شغلی با موضوع قابلیت های فراوان شهر بندرعباس (مشکلات و موضوعات مرتبط با نیروهای پیمانکاری شهرداری) برگزار شد.
اظهارات اعضای شورای شهر ازهمان ابتدای به اصطلاح نطق پیش از دستور بوی اختلاف با شهرداری می داد.
به گزارش خبرنگار ندای جوان، اعضای شورای اسلامی شهر بندرعباس در زمان انتخاب شهردار جدید بندرعباس که با شعار مبارزه با فساد فعالیت خود را آغاز کردند، با رای حداکثری خود مهدی نوبانی را شهرداربندرعباس کردند. این شورا برای نشان دادن عزم خود به تغییرات بلافاصله پس از تشکیل جلسه به مدیریت عباس امینی زاده در شهرداری خاتمه داد و تا زمان انتخاب شهردار جدید، مجموعه شهرداری را با شیوه سرپرست اداره کردند. و پس از آن طی فرایندی که نتیجه آن مشخص بود مهدی نوبانی به عنوان شهردار بندرعباس انتخاب شد. حال با گذشت مدتی کمی از این انتخاب، تعدادی از اعضای شورا اقدامات شهردار جدید را به مذاق خود خوش ندیده و بصورت علنی در جلسات شورا علیه وی موضع گیری می کنند و تلویحا به او می گویند که جناب شهردار! قرارمان این نبود!
موضع گیری هایی که حداقل برای مدت کوتاه، به نظر غیر قابل پیش بینی بود.
در همین حال نائب رئیس شورای اسلامی شهر بندرعباس در نطق پیش از دستور خود گفت: از انتخاب و انتصاب شهردار بندرعباس ۴ ماه میگذرد، در جلساتی که قبل از انتخاب شهردار داشتیم با توجه به ارائه برنامه، مقرر شد شهردار منتخب، شهرداری را از حالت سردرگمی، بلاتکلیفی و بی انگيزگی كاركنان خارج کند. اما پس از دو ماه با توجه به عدم تحقق و تحرک برای انجام برنامه هايی كه شهردار به شورا ارائه دادند، این مسئله حل نشده است. ازهمین رو به شهردار تذکر میدهم و از رئیس شورا می خواهم به صورت کتبی این تذکرات را به شهردار بندرعباس ارسال نماید.
اسماعیل بواشه افزود: چهار ماه فرصت کمی نیست و شهردار میتوانست در این مدت شناخت دقيقی از وضع موجود شهر، شهرداری و مديران و همچنين افقی که برای برنامههای ۳ ماهه، ۶ ماهه و یکساله این شهر که برشی از سند چشم انداز ۲۰ ساله است، ترسیم کرده و اجرايی كنند. اما من چنین اراده و عزمی را در شهردار بندرعباس نمي بينم و امیدواریم رویه تغییر کند.
نائب رئیس شورای اسلامی شهر بندرعباس گفت: ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی، برقراری عدالت در مباحث پرداختی، کاهش موانع و تشویق سرمایهگذاران در شهر بندرعباس، تکمیل و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی و تکمیل تجهیزات حوزه آتش نشانی از جمله نردبان بلند، توجه به ورزش محلات و ایجاد شور و نشاط در محلات از جمله مباحثی است که انتظار میرود شهردار به آنها توجه کند.
بواشه گفت: در حوزه انتصابات نیز شاهدیم انتصاباتی که در شهرداری صورت میگیرد با دیدگاههایی و شاخص های که در ابتدا توسط مطرح شده ، تفاوت دارد. ایشان گفته بود که در انتصابات از کانون ارزیابی تخصصی و شايسته سالاری شهرداران، مديران و معاونين استفاده خواهد كرد، اما جای سوال است، آیا این انتصابات بر مبنای همان کانون بوده یا سلیقهای انجام شده است؟
وی در ادامه گفت: از شهردار میخواهم اعلام کند در این کانون تخصصی ارزیابی، چه افرادی حاضر بودهاند؟ چه رزومهای داشتهاند؟ و چه تخصصی دارند؟ این درخواست حداقلی از شهردار انقلابی بندرعباس است و امیدوارم در جلسه آینده شهردار در جلسه علنی حضور داشته باشد و در حضور خبرنگاران نسبت به این مسئله توضیح دهد.
سخنگوی شورای شهر بندرعباس گفت: اگر ما انتصابات خوبی در بدنه شهرداری نداشته باشیم و از نیروهای متخصص و توانمند استفاده نکنیم، در آینده دچار مشکل خواهیم شد و مجموعه متضرر میشود.
وی تصریح کرد: مسئله بعدی در حوزه نیروهای شرکتی و ساعات اضافه کاری است که متاسفانه از ۵ تا ۳۰ ساعت است و این مسئله در حق این نیروها علی الخصوص فضای سبز و تنظيف اجحاف می شود. این در حالی است که نیروی خانم مشاوری در منطقه چهار ۱۶۰ ساعت اضافه کار با حق ایاب و ذهاب میگیرد، در حالی که نیروهای شرکتی از این مسئله بی بهره هستند.
بواشه گفت: دیگر مسئله ما بیمه تکمیلی پرسنل رسمی است که خدماتی دریافت نمی کنند و بیمه تامین اجتماعی بعضی از مناطق نیز حدود ۶ ماه است که پرداخت نشده و نیاز است نسبت به این مسئله هم رسیدگی شود.
آیا فاسدان بورس، مانند فوللاد خون مصرف کننده سیمان را هم میمکند؟!
ندای جوان – گروه اقتصاد
در سالهای اخیر افزایش افسار گسیخته و چندین برابری قیمت سیمان و بتن، فولاد و انواع آهنآلات، قیر و مصالح سنگی و دیگر اجزاء و مصالحی که بیشترین مصرف را در ساخت زیربناهای عمرانی و مسکن دارند، سازندگان و کارفرمایان طرح های ملی و خصوصی را با افزایش بیش از حد در هزینههای ساخت مسکن و احداث زیربناهای حمل و نقل مانند روسازی های بتنی و آسفالتی، تونلهای قطار شهری (مترو) و انتقال آب، انبارها و سولههای صنعتی، محوطهسازی بنادر و باراندازهای صنعتی و تولیدکنندگان قطعات پیشساخته بتنی و … مواجه کرده است. در این میان سادهترین راه جبران ضرر ناشی از افزایش بها برای سازندگان طرح ها افزایش قیمت فروش به دلیل افزایش قیمت تمام شده است. از سویی به دلیل کاهش قدرت خرید مردم به ویژه خرید مسکن و یا صاحبان صنایع و شرکتها در احداث کارخانه و سوله های صنعتی و همینطور عدم توان دولت در تامین بودجههای عمرانی طرح های ملی و زیربنایی، امکان افزایش قیمتها متناسب با افزایش قیمت تمام شده،نبوده است
دولتمردان برای اثرگذاری و کنترل افزایش بهای سیمان که در بازار آزاد حتی به هر پاکت به صدهزار هم رسیده،با طرح عرضه سییمان در بور س کالا ،تلاش دارند تا قیمت این کالای استراتژیک را مهار کنند که البته این طرح طرفداران وموافقانی هم دارد. موافقان طرح می گویند با عرضه سیمان در بورس کالا، بازار به تعادل میرسد و تولیدکننده و مصرفکننده، از این شرایط سود میبرند، درغیراین صورت، دوباره این دلالان هستند که سود اصلی را کسب میکنند.
مخالفان هم می گویند راه رفته برای کنترل کالا از طریق عرضه در بورس مانند فولاد که به انحصار آن در دست مافیای این کالا در بورس انجامید ،امید به کاهش قیمت سیمان و دیگر محصولاتی که برای ساخت وساز وابسته به آن هستند،نیست و این مافیاست که سود اصلی را می برد زیرا در اقتصاد کشور هر بار به شکلی در غارت مردم نقش ایفا می کنند و با عرضه سیمان در بورس قیمت این کاللا به تعادل نمی رسد و برای این خواسته اگر واقعا ارده یی وجود دارد، کافی است به هزینه های تمام شده در تولید سیمان توجه شود و نه دستوری بهای آن را کاهش دهیم . راهی که سالهاست دولتمردان انجام داده اند و به نابودی صنعت و سرمایه گذاری در آن انجامیده است.
اخیرا با بوق وکرنا صدا و سیما که توجهی به افکار عمومی ندارد، اعلام کرد که قیمت سیمان از 80هزار تومان به 25هزار تومان کاهش یافت و با پخش مستند خوشحالی مردم از این اقدام دولتمردان جدید، سعی در تاثیرگذاری روانی تصمیم گرفته شده نمود، در حالی که 25هزارتومان ،بهای سیمان در آخرین روزهای دولت قبل بود ومافیا با استفاده از کمبود تولید سیمان به علت قطع مکرر برق اقدام به احتکار سیمان کرد و با قیمت نجومی در بازار آزاد که حتی به صدهزار هم رسید، بفروش می رساند. در همین رابطه رئیس هیئت مدیره انجمن شرکتهای ساختمانی و تأسیساتی قزوین گفت: شنیده شده است که قیمت هر پاکت سیمان درب کارخانه ۲۵ هزار عرضه میشود ،اما هنوز تأثیر این کاهش قیمت را در بازار شاهد نیستیم و سیمان همچنان با قیمت قبل در بازار عرضه میشود، شاید کاهش قیمت در روزهای آینده در بازار محسوس باشد.(ساختمان آنلاین)
میثم صوفی نیارکی در ادامه افزود: زمزمههایی وجود دارد که قیمت سیمان کاهش پیدا کرده است اما سیمانهای موجود در بازار با قیمت سابق یعنی هر پاکت سیمان ۵۰ کیلویی سیمان آبیک ۴۹ هزار تومان عرضه میشود؛ شنیده شده است که قیمت هر پاکت سیمان درب کارخانه ۲۵ هزار است که با هزینه حمل و واسطهگری درنهایت با قیمت ۳۰ هزار تومان به دست مصرف کننده برسد. این اظهارات نیارکی در حالیست که بهای سیمان در آخرین روزهای دولت روحانی درب نمایندگی های توزیع 24تا 25 هزارتومان بود.
نیارکی با توجه به قیمت اعلام شده توسط رسانه ها و صدا و سیما گفت: بین۳۰ تا ۴۹ هزار تومان فاصله زیاد است و هنوز تأثیر این کاهش قیمت را در بازار شاهد نیستیم و سیمان همچنان با قیمت قبل در بازار عرضه میشود.
يك تولیدکننده دیگرسیمان گفت: بازگشت به قیمت گذاری دستوری علاوه بر نابودی صنعت، به معنای از دست رفتن سرمایه میلیونها سهامداری است که سهام شرکتهای سیمانی را خریداری کردهاند.
ولی الله اخلاقی فرد با اشاره به سخنان اخیر نایبرئیس مجلس در خصوص کاهش اجباری قیمت سیمان به ۲۱ هزار تومان و فولاد به ۱۰ هزار تومان، ضمن تأکید بر اینکه ارقام اعلامی قابلیت اجرا ندارد، گفت: هیچ شرکت خصوصی تولیدکننده سیمان زیر بار این قیمتها نمیرود، شرکتهای غیرخصوصی سیمان نیز به دلیل مشکلات قیمت گذاری دستوری از قبیل کاهش اشتغال و تولید و عدم پوشش هزینهها با این قیمتها مخالفت خواهند کرد.(میزان)
اخلاقی فرد با تأکید گفت: قوه مقننه نمیتواند در حوزه مأموریت قوه مجریه دخالت کند و بازار سیمان هم نمیپذیرد بازیچه تصمیمهای غیرکارشناسی و دور از واقعیت برخی نمایندگان مجلس شود وکسانی که به دنبال تعیین دستوری قیمتها هستند، اشتباه فکر میکنند، چراکه اقتصاد و بازار براساس قاعدههای خاص خود فعال است و با دستور نمیتوان به آن جهت داد.
از سویی بازار باید براساس اصول اقتصادی تنظیم و مدیریت شود و با دستور نمیتوان آن را اداره کرد.
تمام کسانی که از نزدیک دستی بر آتش دارند معتقدند که مطرح کنندگان چنین بحثهایی از شرایط و جزئیات صنایع اطلاعی ندارند که هماکنون، ارزش یک کارخانه ۳ هزارتنی سیمان، ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان است و این درحالی است که سود شرکتهای تولید کننده انواع سیمان بسیار پایین تر از میزان سرمایه گذازی است که در حال فعالیت است و قیمت گذاری دستوری نیز شرایط را برای تولید این بخش با خطر مواجه میکند.
یک صاحب نظردیگر گفت: قطع به یقین اگر زور مجلس در اجرایی کردن خواسته خود در خصوص کاهش دستوری قیمت سیمان به دولت بچربد و مسئولان دولت عقبنشینی کنند، صنعت سیمان کشور از بین میرود.
به گفته این توليد كننده سیمان، کف و حداقل قیمت هر پاکت سیمان با توجه به هزینههای امروز حدود ۳۰ هزار تومان بدون مالیات بر ارزشافزوده است. عرضه پایین تر از این نرخ، نه فقط سودی برای صنعت ندارد بلکه ضربات سنگینی به بخش تولید وارد میکند و صنعت از بین خواهد رفت.
وی، اعلام کرد: کارخانههای سیمان باید حداقل هر پنج سال یک بار، بهطور کامل اورهال شود و اگر براساس قیمت تمامشده و سود منطقی محصول عرضه نکنند، توانایی انجام این کار و پوشش سایر هزینههای خود را ندارند. این درحالی است که قطعی برق نیز در دو سال اخیر آسیبهای زیادی به این صنعت وارد کرده است.
ابلاغیه جدید سیمان، برچیدن بساط دلالی یا پهن کردن سفره فساد بورسی است،این سوال مخالفان رفتن سیمان در بورس است.
این واکنش ها در حالیست که اخیرا دولت برای کاهش قیمت سیمان در راستای تحقق خواسته مجلس و کنترل بهای سیمان توسط وزارت صمت ابلاغیه ای صادر کرد که خرید و فروش سیمان خارج از بورس کالا ممنوع است.
براساس این ابلاغیه تمام عوامل تولیدکنند،نمایندگی های توزیع و حتی مصرف کننده سیمان طی فراهم نمودن مکانیزم هایی وارد بورس شده واز آن طریق نیازهای سیمانی خود را برآورده سازند، دولت معتقد است که با طی شدن چنین فرایندی از طریق بورس هم نیاز مصرف کنندگان سیمان رفع خواهد شد و هم قیمت آن به تعادل خواهد رسید.
مخالفان می کویند با این ابلاغیه اگرچه گفته میشود بساط دلالی در بازار آزاد برچیده خواهد شد، اما از سوی دیگر باید شاهد فساد بورسی در بازار سیمان باشیم؛ اتفاقی که در فروش بورسی کردن فولاد با همین توجیهات واجرای آن بدون آسیب شناسی رخ داد.
ازین پس داستان خرید سرخطی با رانت کارگزاریها، سهمیه هایی براساس ظرفیت پروانه تولید واحدهای تعطیل و نیمه تعطیل و … در حوزه سیمان هم آغاز خواهد شد و عدهای خواهند توانست در تناژ بالا سیمان خرید و احتکارکنند و سپس با قیمت بالاتر به مصرف کننده واقعی که در بدر دنبال یافتن یک پاکت سیمان مورد نیاز خود هست با قیمت دلخواه بفروشند یا صادر کنند.
حال باید دید وزارت صمت برای کنترل و تامین نیازسیمان داخل، نظرات مخالفان و موافقان را مورد توجه قرارامی دهد و توانایی کنترل و اجرای کف و سقف قیمت عمده و خرده فروشی سیمان را دارد تا نیاز داخلی و صادرات را تنظیم نماید یا نه.
در حالی که سابقه نشان داده است که عوامل مافیا در بورس همواره به بهانه های مختلف ازجمله قیمت جهانی و میزان تقاضا، قیمت فولاد و مس و … را به حدی بالا بردند که بخش عمدهای از گرانیها در صنعت خودرو و ساختمان بخاطر سود کردن این مافیا در این بخش بوده است.