ندای هرمزگان – مهدی میرآبی
ارگانها در رسیدگی به بعضی از امورمهم، حتی اگر نیازمند بودجهای کلان باشند با اولویتبندی و ضروری دانستن آن امور، میتوانند آن را مرتفع سازند.
یکی از این معضلات نحوهی رسیدگی به زبالهها و پسماندهای شهری است که اگر مطابق استانداردهای جهانی به استقبالش برویم، مانند “هوا” یا “آب” تک تک شهروندان از سلامت آن سود میبرند و اگر آن را رها یا از کنترل خارج و به امان خدا سپرده شود،می شود مادر همهی امراض و بلاها و بیماریها! در این حالت نه تنها آب و هوا را آلوده میکند، بلکه همهی ارکان زندگیِ شهروندان را تحتالشعاع آلودگی خود قرار می دهد و حتی تأثیر مستقیمی بر آلوده شدن مایحتاج و خوراکیهای مردم میگذارد و در نهایت سلامتی انسانها را به خطر می اندازد.
در کشور ما ارگانهای متولی هنوز نتوانستهاند به شکلی استاندارد و اصولی شبیه کشورهای پیشرفته، مسئلهی زبالهها را حلو فصل و یا آن را مهار کنند. البته کشورهای پیشرفته یا در حال پیشرفت مانند فرانسه، بلژیک، کرهی جنوبی، آلمان، اتریش و حتی مالزی نیز قدرتمندترین سیستمهای بازیافت زباله را دارند و به میزان قابل توجهی زبالههای خود را بازیافت میکنند و تقریباً دفن و یا سوزاندن زباله را به صفر رساندهاند. اما کشور ما فاصلهی معناداری تا رسیدن به این جایگاه دارد.
با این وجود در شهرهای بزرگی چون تهران، یزد، قم و… شهرداری ها توانسته اند با ایجاد و احداث خط “پردازش پسماند” از زیانِ هر چه بیشتر این ضایعه به شهروندان و محیط زیست جلوگیری به عمل آورند. گرچه این تنها بخشی از یک پروژه بزرگ است و زبالهها به شکل صدرصد به چرخه تفکیک و بازیافت راه پیدا نمیکنند و به ویژه در حاشیه این کلان شهرها زبالهها همچنان رها میشوند یا در قالب کومههای کوچکی دفن و سوزانده میشوند با همه اینها، همین اندک اتفاق مبارکی است و یک گام به پیش است، زیرا این شهرها نشان دادهاند در این زمینه پیشرو هستند. اما در بسیاری از شهرهای ایران اوضاع اصلاً خوب نیست و کم وبیش شرایط مشابهی دارند. زیرا این شهرها کارخانههای تفکیک و پردازش پسماند و زباله ندارند و نه تنها مکان مناسبی برای تأسیس سایت دفن پسماند به شکل سنتی آن اختصاص نیافته است، بلکه حتی به شکل اصولی و مهندسی ، زبالهها را از سطح شهر جمع آوری نمیکنند.
در همین خصوص وضعیت شهر میناب بسیار اسفبار و بینهایت نگران کننده است. سایت دفن زباله در این شهر از سالها پیش در مجاورت رودخانههای فصلی قرار داده شده و به جرأت میتوان گفت که یکی از طبیعیترین و منحصر به فرد ترین مکانهای شهر میناب را که توانایی جذب طبیعت دوستان را دارد، در بی سلیقگی کامل وبی توجهی به مسائل زیست محیطی به محل دفن زباله اختصاص دادهاند. مطابق مصوبهی مجلس در خصوص “قانون مدیریت پسماندها” که در سال ۱۳۸۳ به تصویب رسید، شهرداری میناب در نحوهی جمع آوری، نگهداری تا محل دفن پسماندها تا کنون با نادیده گرفتن قانون فوق، متحمل چندین فقره تخلف شده است.
ماده ۱۳ قانون مدیریت پسماند ها میگوید:
“مخلوط کردن پسماندهای پزشکی با سایر پسماندها و تخلیه و پخشآنها در محیط و یا فروش، استفاده و بازیافت این نوع پسماندها ممنوع است.
و اما ماده ۱۲همین قانون تاکید دارد که : “محل دفن پسماندها باید بر اساس ضوابط زیست محیطی صورت بگیرد.
شرح مفصل ضوابط زیست محیطی که به استناد مواد ۱۲ و ۲۳ قانون آیین نامه اجرایی مدیریت پسماندها تهیه و تدوین شده است با ذکر جزئیات دارای ۳۴ ماده است.
موادی که شهرداری میناب همواره آنها را نادیده گرفته به شرح زیر است:
ماده ۲: در انتخاب محل دفع پسماندهای عادی، باید کلیه معیارهای زیستمحیطی، زمینشناسی، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی، توپوگرافی، فیزیوگرافی، اقلیمی، خاکشناسی، مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان، حریم خطوط انتقال مواد نفتی، آب و نیرو، راههای دسترسی، مناطق جمعیتی و سایر معیارهای مندرج در این ضوابط در نظر گرفته شوند.
ماده ۳: محلهای دفع نباید در مسیر و حریم رودخانههای فصلی و دائمی، مسیلها و آبراهههای منتهی به رودخانهها واقع شوند.
ماده ۴: محلهای دفع بایستی خارج از محدوده سیلاب با دوره بازگشت سیل ۱۰۰ ساله واقع گردد.
ماده ۲۱: از نظر زیبایی شناختی،(درانتخاب محل) به گونهای عمل شود که محل دفن از مناطق جمعیتی، راهها، تفریحگاهها و مانند آنها چشمانداز نداشته باشند.
ماده ۲۹: دفن پسماندهای ویژه، بیمارستانی و تخلیه انواع فاضلاب در محل دفن پسماندهای عادی ممنوع است.
بنا بر شواهدی که در عکسها هویداست و حتی اگر کسی متن را نخواند و با قوانین آشنایی نداشته باشد نیز با مشاهدات میدانی پی به عدم تناسب مکان انتخابی و تهدیدات و خطرات آن بر سلامت جامعه و محیط زیست شهر میناب میبرد.
نام محل «درغ سوراغ» است که به محل دفن زباله اختصاص داده شده است و همانطور که از اسمِ بومی آن پیداست. درغ (به معنی درّه) در مسیر رودخانههای فصلی است. بدتر از همه زبالههای عفونیِ بیمارستانی هم آنجا تخلیه میشود و چون سایت پر شده و از هیچ سویی محصور نیست، تردد و دسترسی به آن آسان است، از همین رو بازیافتی ها و زباله گردها آنجا را برای تهیه و جمع آوری زبالههای مورد نظرشان پاتق
کردهاند. مهمتر از همه حضور احشام است که از این زبالههای عفونی و خطرناک تغذیه میکنند. چون مکان تخلیه انواع پسماندها نزدیک به محلههای مسکونی است که احشام نگهداری می کنند وقلمرو چرای دام ها تپه هایی است که به اشغال زباله های شهرداری در آمده است. احتمال این که گوشت همین احشام بعد از فروش به قصابیها و کبابیهای میناب راه پیدا کنند دور از انتظار نیست، چراکه دو کبابی بزرگ در بلوار دانشگاه (نزدیک به محل دفن زباله) وجود دارد که صاحبانشان از ساکنان محلههای مذذکور هستند و گوشت قصابی خود را از احشام خود تهیه میکنند.
محمد درویش کنشگر محیط زیست و رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو که بارها به میناب سفر کرده و از نزدیک این مکان را مشاهده کرده است در مورد اهمیت و جایگاه «درغ سوراغ» میگوید: “از نظر توپوگرافی نباید محل لَند فیلها در جایی باشد که زهکش آن به سمت محیطهای آبی حرکت کند.”
وی در همین خصوص گفت: “تقریباً در تمام شهرهای ساحلیِ خلیج فارس ما شاهد چنین وضعیتی هستیم. مخصوصاً در استان بوشهر که همچون شهر میناب از نزدیک شاهد آن بودهام.”
وی اظهار داشت: ” ما فقط روی نام و عنوان خلیج فارس حساس و غیرتی هستیم، در صورتی که با این نوع اهمال کاریها، سلامت، بقا و حیات خلیج فارس را به خطر انداختهایم.
ادامهی این رویه و آلودگیهایی از این دست منجر به بروز بیماریهایی از جمله انواع سرطان و ناراحتیهای گوارشی شده که به شدت هزینههای بهداشت و درمان را افزایش داده است.”
درویش در اظهارنظر دیگری گفت: “این نهایت بد سلیقگی است که چنین منطقهای را که از نظر مقاصد گردشگری از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است و میتواند به موزه تاریخ طبیعی تبدیل شود،اما در اشغال زباله قرار داده ایم.”
مرتضی آریانژاد عکاس و فعال محیط زیست که خود ساکن میناب است و تحقیقات فراوانی در ثبت گونههای جانوری انجام داده، میگوید: “از سالها پیش پیگیر این ماجرا بودم و در زمان ریاست آقای سلطانی بر شهرداری، بارها در مورد انتقال محل دفن زباله به او هشدارداده و تهدیدهای زیست محیطی را از این اقدام شهرداری، بدون رسانهای کردن آن با ایشان در میان گذاشتم، اما هیچ ثمری نداشت.”
آریانژاد در بخش دیگری از مصاحبهاش بیان کرد: “در دورهی جدید، هم با شهردار و هم با عضوی از شورای شهر موضوع را در میان گذاشته ا م، قولهایی داده اند، اما تا کنون اجرایی نشده است. حتی در یک ماه اخیر شهردار تلفن بنده را حتی پاسخ نداد.”
مدیر موسسه حامیان حیات وحش هرموز در بخش دیگری از مصاحبهاش گفت: “محل دفن در بدترین مکان ممکن انتخاب شده است.
«درغ سوراغ» یکی از بکرترین مکانهای محیط زیستی است که در گذشته زیستگاه جبیر و خیلی از گونههای نادرِ جانوری بوده است. این مکان چشماندازی فوقالعاده زیبا دارد با کوههای مینیاتوری با قدمت هزاران سال پیش که یکی از موهبت های زیبای طبیعی است که خداوند به میناب هدیه داده و ما وظیفه حفاظت از آن را داریم.”